اقوام حاشیه دریای خزر-1 جغرافیای خزر و مردم شناسی
اقوام حاشیه دریای خزر
گردآوری و تنظیم: میثم آرائی درونکلا / دکتری حقوق بین الملل و عضو هیئت علمی دانشگاه
- به علت سیاست های عمومی کشورها در دستکاری آمارهای مربوط به اقوام مختلف امکان دارد آمارهای اعلام شده با واقعیت فاصله زیادی داشته باشد.
- اقوام نامبرده شده جدول ذیل در شهرها و استان های حاشیه خزر ساکن بوده و این آمار مربوط به کل اقوام ساکن در کشورهای حاشیه خزر نمی باشد اما در آمار جمعیت اقوام در کل کشور بیان گردیده است.
اقوام متعدد و متنوعی در حاشیه خزر ساکن می باشند که هر یک از آنها اقیانوسی از فرهنگ و زبان بوده و قطعاً نمی توان در چند صفحه به توضیح مفصّلی راجع به آنان پرداخت. توجه به آمارهای ارائه شده در جدول ذیل گویای آن است که کشورهای آسیای میانه و همچنین کشورهای حاشیه خزر بر محوریت قومیت و مردم شناسی بنا گردیده به گونه ای که نام اکثر کشورهای اورآسیا نیز از نام یکی از اقوام حاضر در آن کشورها اقتباص گردیده که دارای بیشترین اکثریت عددی است. همچنین کاملاً مشهود است که سیاست های ترکیب نژادی و یا کوچ دادن های اجباری در زمان شوروی سابق باعث نگردیده است تا ماهیت قومی-مردمی یک سرزمین به صورت اساسی دستخوش تغییر گردد. البته نمی توان از این نکته نیز قافل گردید که, ترکیب قومی و نژادی سرزمین های حاشیه خزر به سبب اراده سیاسی حکومت شوروی دستخوش تغییراتی هر چند به صورت ناچیز گردیده است.
در جدول ذیل 41 قوم و نژاد قابل شناسایی که حضوری مستمر و فعال در جوامع کشورهای حاشیه خزر دارند ذکر گردیده است و می توان دریافت به سبب گذر زمان, قوم های با ریشه مشترک چگونه می توانند دستخوش تغییر و دگرگونی گردند و فرهنگ هایی متفاوت را بسازند. البته بر شمردن این اقوام دلیل بر دیدگاه نژادی داشتن به کشورهای حاشیه خزر نمی باشد, بلکه می توان از این ظرفیت های قومی متنوع به بهترین نحو ممکن برای غنی کردن فرهنگ های کشورهای حاشیه خزر بهره برد. زیرا هر فرهنگ زیبایی های زیادی را در خود جای داده که می توان از آنها به عنوان یک میراث ملی و حتی یک میراث جهانی مشترک نام برد. کلمات و زبان ها, شعرها, ادبیات, رقص و آوازها, ادیان و ساختار اجتماعی-سیاسی, سبک لباس پوشیدن ها و مراسمات ملی و محلی می تواند گنجینه ای از زیبایی ها باشد که اگر به آنها توجه نشود می توانند به فراموشی سپرده شوند.
در جدول ذیل مشاهده خواهد شد که برخی از قومیت ها مانند تبری ها و گیلک ها بومی منطقه ایران بوده و همین وضع برای کشورهای دیگر حاشیه خزر نیز حکمفرماست. البته کاملاً بدیهی و واضح است که پراکندگی قومیت های حاضر بسیار گسترده می باشد و بخصوص در جمهوری های تازه استقلال یافته اتحاد جماهیر شوروی, این پراکندگی بیشتر به چشم می خورد. بیشترین پراکندگی را شاید بتوان به نژاد ترک ها ارتباط داد که عموما مسلمان می باشند. این گروه های قومی که خود شعبات متعددی دارند در زمان شوروی سابق و حتی قبل از آن به دلایل مختلف به مناطق دیگر خزری کوچ می کردند. البته نباید از نظر دور داشت که قومیت های مخفی و خرده جمعیت هایی نیز حضور دارند که در گذشته های دور از جمعیت های قابل توجهی برخوردار بوده و به دلایل مختلف از جمله تسویه حساب های قومی و سیاسی, ناپدید یا کمرنگ گردیده اند.
همچنین می توان با تکیه بر این آمار دریافت که پیوند میان کدام یک از اقوام و کشورها ضعیف تر است و بررسی نمود که علت آن چیست؟ زیرا حضور کمرنگ یک قوم و نژاد در یک سرزمین موجبات سرد بودن روابط کشورها با یکدیگر را روشن می کند. این قوم ها و نژادها می توانند عامل پیوندهای سیاسی, اقتصادی و فرهنگی گسترده ای را فراهم نمایند و علاوه بر آن می توانند موجبات حسن ذن را میان کشورها تقویت نمایند. می توان با تکیه بر این مشاهدات, رویه مهاجرت ها و پذیرفتن تابعیت و یا اقامت را به گونه ای تنظیم نمود که منتج به حداکثر فواید اجتماعی, اقتصادی و امنیتی گردد. البته این امر زمانی محقق می گردد که جمعیت های حاشیه خزر درک نمایند که در عصر پسامدرن, می توان سعادت و خوشبختی را در هر جایی یافت و نیازی نیست برای رسیدن به خوشبختی, هر قومی برای خود یک سرزمین اختصاصی داشته باشد. قومیت ها باید درک کنند که اکثریت آنها ریشه مشترکی داشته و حداقل در انسان بودن با یکدیگر برابرند و قومیت گرایی دون مایه ترین سیستمی است که هیچ وقت نمی تواند سعادت را برای مردمان یک قوم به ارمغان آورد.
|
ایران |
روسیه |
قزاقستان |
ترکمنستان |
آذربایجان |
فارس |
بیش از 5 میلیون در سه استان حاشیه خزر و بیش از 50 میلیون در کل کشور |
170000 |
|
|
|
روس |
|
بیش از 115 میلیون در کل کشور |
3793764 |
297719 |
119300 |
ترکمن |
بیش از 1 میلیون 300 هزار(عمدتاً در استان گلستان) |
46885 |
|
بیش از 4 میلیون |
|
آذری |
بیش از 12 میلیون نفر |
نزدیک به یک میلیون نفر |
85292 |
33365 |
بیش از 9 میلیون |
گیلک |
بیش از 4 میلیون نفر (عمدتاً در استان گیلان) |
|
|
|
|
قزاق |
بیش از 10000 نفر |
647732 |
بیش از 11 میلیون نفر |
|
|
تبری |
بیش از 4 میلیون نفر (عمدتاً در استان مازندران) |
|
|
|
|
کرمانج و کردها |
بیش از 300 هزار نفر در استان های شمالی ایران |
|
38325 |
20000 |
20000 |
ترک (آمار بدون تفکیک آذری, ها قزاق ها و سایر زیر شاخه های ترک است) |
بیشاز 15 میلیون نفر |
بیش از 12 میلیون نفر |
بیش از 12 میلیون نفر |
بیش از 4 میلیون نفر |
بیش از 9 میلیون نفر |
بلوچ |
بیش از 1 میلیون و 500 هزار |
|
|
30000 |
|
تات |
بیش از 400 هزار نفر |
بیش از 20000 |
|
|
25200 |
گالش |
بیش از 10 هزار نفر |
|
|
|
|
تالشی |
نزدیک به 1 میلیون نفر (عمدتاً در استان گیلان) |
|
|
|
112000 |
چچن ها |
|
بیش از 1 میلیون 400 هزار نفر |
34000 |
|
5000 |
قالموق ها |
|
183372 |
|
|
|
لزگی ها |
|
473722 |
5300 |
17000 |
191000 |
آوارها |
|
نزدیک به 1 میلیون نفر |
15675 |
|
49800 |
تاتارها |
|
بیش از 5 میلیون نفر |
261000 |
60000 |
25900 |
اوکراینی ها |
|
نزدیک به 2 میلیون نفر |
313698 |
10000 |
21500 |
ساخوری ها |
|
20000 |
|
|
16000 |
اودیان |
|
4300 |
|
|
4100 |
عرب |
بیش از 1 میلیون 500 هزار نفر |
|
|
|
|
گرجی |
بیش از 100 هزار نفر |
157803 |
|
|
9900 |
یهودیان |
8756 |
183000 |
|
|
|
ارمنی |
120000 |
نزدیک به 2 میلیون نفر |
از 10 تا 20 هزار نفر |
از 20 تا 50 هزار نفر |
150000 |
قموق ها |
|
بیش از 500 هزار نفر |
|
|
|
لک های داغستانی |
بیش از 1 میلیون |
161000 |
|
|
|
تایاساری ها یا تبرسرانی |
|
118000 |
300 |
200 |
300 |
نوغای ها |
|
103000 |
400 |
|
|
رتول ها |
|
35240 |
|
|
17000 |
آغول ها |
|
34160 |
|
|
|
دارگین ها |
|
600000 |
|
|
|
بلاروس ها |
|
522000 |
67000 |
|
|
کولی ها (رومانی) |
بیش از 100 هزار نفر |
نزدیک به 1 میلیون نفر |
بیش از 10 هزار نفر |
بیش از 10 هزار نفر |
بیش از 20 هزار نفر |
ازبک |
|
500000 |
500000 |
260000 |
|
اویغور |
4000 |
|
223000 |
|
|
آلمانی تبارها |
|
2 میلیون نفر |
51000 |
|
|
قره قالپاق ها |
|
4466 |
56000 |
5000 |
|
کره ای ها |
|
276411 |
105483 |
3000 |
|
قرقیزها |
|
103422 |
23274 |
|
|
آسی ها یا ایرانی تبارها |
|
528515 |
2090 |
2170 |
2340 |
فارس ها:
اقوام پارسی نام دستهای از مردمان هندواروپایی (آریایی) است، که با مادها از شمال غربی وارد فلات ایران شدند. زبان این قوم زبان پارسی باستان بود، و هم اکنون به پارسی نو تکلم میکنند. در زبان پارسی باستان «پارسه» (Parsa) نام یکی از اقوام ایرانی مقیم اهل ایران است که مقر ایشان را نیز پارس نامیدهاند. از این قوم دو خاندان بزرگ به شاهنشاهی رسیدهاند، یکی هخامنشیان و دیگر ساسانیان. دانشمندان زبان پارسی باستان را خویشاوند زبان اسلاوهای بالت (سقلابیان بالت) میدانند و این امر موجب این فرضیه شده که اجداد ایرانیان در جوار اسلاوها (سقلابیان) میزیستهاند و اُستهای امروزی را واسطهٔ بین قوم پارس و اسلاوها (سقلابیان) میدانند. امروزه فارس ها را نمی توان یک قوم نژادی به حساب آورد و به دلیل ترکیب ژنتیکی با اقوام مختلف از لحاظ نژادی قابل تفکیک نیستند. زیرا بسیاری از نژداهای غیر پارس, به زبان فارسی سخن می گویند. بر اساس آمارها در دنیا بیش از 110 میلیون نفر به زبان فارسی تکلم می کنند.
روس ها:
مردم روس نژادی از نژادهای اسلاو شرقی هستند، که مردمان این نژاد عمدتاً در روسیه و کشورهای همسایه سکونت دارند. نام روسیه از همین نام منشأ گرفتهاست. روسها به زبان روسی سخن میگویند. جمعیت این گروه قومی در روسیه ۱۱۵٬۸۸۹٬۱۰۷ نفر و با احتساب سایر کشورها این رقم به ۱۵۰ میلیون نفر میرسد.
ترکمن ها:
تُرکْمَنها یکی از اقوام ترکتبار آسیای میانه هستند که عمدتاً در ترکمنستان، شمال غرب افغانستان و شمالشرق ایران سکونت دارند. آنها به زبان ترکمنی از زبانهای ترکتبار شاخه اغوز غربی سخن میگویند. ترکمنها شاخهای از ترکان آسیای میانه معروف به اُغوز یا غُز هستند که از عهد قدیم در صحراهای وسیع بخش سفلای رود سیحون و بین دریای آرال به زندگی کوچنشینی روزگار میگذراندند.
آذری:
مردم آذربایجانی یا آذریها مردمانی با فرهنگ ایرانیهستند که بیشتر در آذربایجان ایران و جمهوری آذربایجان و همچنین در استانهای مرزی ترکیه، گرجستان و روسیه (داغستان) سکونت دارند. آذربایجانیها (قبل جنگ آذربایجان – ارمنستان) در استانهای مرزی ارمنستان نیز ساکن بودند. آذریها عمدتاً با نام «ترکهای آذربایجانی» شناخته میشوند.
گیلک:
گیل یا گیلک، نام قومی ایرانیتبار ساکن کرانههای جنوب غربی دریای خزر است که در استان گیلان زندگی میکنند. گیلکها به یکی از زبانهای هندو اروپایی از زبانهای شمال غربی ایرانی صحبت میکنند. به نوشته ایرانیکا، به نظر میرسد گلای (گیلها) در قرن اول یا دوم قبل از میلاد، وارد منطقه جنوب ساحل کاسپین و غرب روخانه آماردوس (بعدها سفیدرود) شده باشند. پلینی آنها را با کادوسیها که قبلاً آنجا ساکن بودند مشابه میداند. به احتمال زیادتر آنها مردمان جدایی بودند، که شاید از منطقه داغستان آمدند و جانشین کادوسیان شدند. نتیجتاً آنها همچنین از رود آماردوس گذشتند، و به همراه دیلمیان جانشین آماردیها شدند. گیلکان و مازندرانیها در جنوب دریای خزر زندگی میکنند و به زبانهایی از شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی تکلم میکنند. اظهار شده که نیاکان آنان از منطقهٔ قفقاز آمده و احتمالاً جانشین گروه قدیمی تری در جنوب خزر شدهاند. شواهد زبان شناسانه این نظر را تأیید میکنند، زبانهای گیلکی و مازندرانی (و نه دیگر زبانهای ایرانی) خصوصیات رده شناختی معین مشترکی با زبانهای قفقازی دارند.
قزاق ها:
قزاقها یا کازاخها یکی از اقوام ترکتبار ساکن شمال آسیای میانه هستند که به زبان قزاقی صحبت میکنند و بیشتر آنها در جمهوری قزاقستان ساکن هستند. قزاقها علاوه بر قزاقستان در روسیه، ازبکستان، چین، قرقیزستان، ترکمنستان، ترکیه، فرانسه، آلمان، هلند، کانادا، آمریکا و افغانستان نیز زندگی میکنند. جمعیت قزاقهای ایران بیش از ۵۰۰۰ نفر است که در شهرهای گرگان، بندر ترکمن و گنبد کاووس زندگی میکنند. بیشتر آنها در اوایل قرن بیستم از قزاقستان شوروی به ایران مهاجرت کردند.
تبری ها:
مردم تبری یا مردمان مازندرانی به مردمانی که به طور کلی دارای پسزمینهٔ قومی تبری (مازندرانی) هستند، و به زبان مازندرانی صحبت میکنند، گفته میشود. مردم مازندران از نسل قوم تپور میباشند . بنابر گزارش بطلمیوس جغرافی نگار شهیر یونانی، قوم تپور از قبایل ایرانی تبار دوران باستان و یکی از طوایف سکاها بوده است.در کتاب تاریخ ایران کمبریج تپوری ها قومی خوانده شده اند که در دوران فرهاد یکم اشکانی ، از پرثوه به مناطق مرکزی جنوب دریای کاسپین (مازندران کنونی) کوچانده شدند. تا جایی که بسیار روشن هست استرابو اقوام جنوبی دریای کاسپین را تا قفقاز یاد کرده است و در جغرافیای استرابو از قوم تپور بعنوان سکنه حاشیه جنوبی دریای کاسپین (هیرکانی) یاد نشده است. استرابو قوم تپور را ساکن سرزمینی میان هیرکانی و آریا (هَرَیو در سنگنوشته بیستون = هرات باستان)، یعنی در شرق هیرکانی یاد کرده است. دانشنامه ایرانیکا موقعیت جغرافیایی سرزمین یاد شده را برابر سرزمین مرو باستان (مرگوش/مرو) دانسته است. دانشنامه ایرانیکا با اشاره به گزارش جغرافیای بطلمیوس که تپورها را قومی سکایی و ساکن سرزمینهای سکاها یاد کرده بود، تپوریهای غربی را نتیجه یک تقسیم قومی در شمال رود اترک (اترک امروزه در ترکمنستان) دانسته و نشانهای از کوچ دستههایی از این قوم سکایی از شرق و از سرزمینهای سکایی و مرو باستان به درون فلات ایران.
کرمانج ها:
کُرمانج نام گروه بزرگی از کردها است که به گویش کرمانجی سخن میگویند. کرمانجها در کردستان ترکیه در خاور و جنوب خاوری ترکیه، در ایران در آذربایجان غربی و شمال خراسان، ایل ملکشاهی در استان ایلام ساکن هستند. همچنین جمعیت قابل توجهی از آنها در استان های شمالی ایران و کشور آذربایجان مستقر می باشند. کرمانج" که به " کرد شمال " نیز معروف است کم و بیش حدود ۷۰٪ تمام کردهای جهان را که امروزه در بیش از ۳۰ کشور جهان پراکندهاند شامل میشود.
ترک ها:
مردمان تُرک یا تُرکها یا تورکها گروههای قومی اوراسیاییاند که در آسیای شمالی، مرکزی و غربی، مغولستان، سیبری جنوبی، شمالغربی چین و بخشهایی از اروپای شرقی ساکناند و به زبانهایی از خانوادهٔ زبانهای ترکیتبار سخن میگویند و اشتراکات تاریخی و فرهنگی میان آنها مشاهده میشود. ترکزبانها در کشورهایی همچون مغولستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، قبرس، یونان، سکونت دارند؛ اما در فلات ایران، غیر از زبان و حماسههای کوراوغلو و دده قورقود، هیچ اشتراک دیگری میان این اقوام و سایر اقوام ترکزبان وجود ندارد. خاستگاه اصلی مردمان ترکتبار، آسیای میانه بوده و این مردم از نژاد زرد هستند اما برخی از متأخرین بهتر دانستهاند که تاتارها و ترکها جزو «تورانیان سفیدپوست» حساب شوند. ترک ها به تدریج در غرب آسیا، خاورمیانه، آسیای کوچک و اروپای شرقی پراکنده شدند. اقوامی که امروزه ترکتبار و ترکزبان نامیده میشوند در اراضی وسیعی در کشورهای آسیایی و اروپایی زندگی میکنند. از سمت شرق تا قسمتهایی از مغولستان و چین و از غرب تا قسمتهای از یوگسلاوی سابق و سیبری شمالی تا اطراف مسکو یعنی شهر قازان و از جنوب غربی تا مرزهای لبنان و قسمتهایی از قبرس در یک گسترهٔ جغرافیایی بسیار بزرگ پراکنده شدند. ترکتبارها و ترکزبانها در کشورهایی همچون مغولستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، قبرس، یونان، بلغارستان، یوگسلاوی سابق (مقدونیه، بوسنی، کوزوو، کرواسی) رومانی، مجارستان، فنلاند، اکراین، یونان و مولداوی سکونت دارند. ترک ها دارای شعبات و قوم های فرعی بسیار زیادی هستند که در برخی از آنها مانند قزاق ها, آذری ها, ترکمن ها و ... به صورت مستقل تقسیم بندی می شوند.
بلوچ ها:
مردم بلوچ یکی از اقوام ایرانیتبار ساکن در پاکستان، ایران، و افغانستان هستند. مردم بلوچ به زبان بلوچی سخن میگویند، که یکی از زبانهای شاخه شمال غربی زبانهای ایرانی است. برخی از منابع جمعیت بلوچها را ۵۰ میلیون تن تخمین زدهاند. نخستین ظهور بلوچان در آثار تاریخی در کتاب حدودالعالم و نیز در مقدسی با نام بلوص است.∗ در شاهنامه ذکر مسکن این قوم در حدود شمال خراسان امروزی آمدهاست. در مورد قوم بلوچ بعضی از محققین معتقدند که آنها یکی از شاخ نسل آریا هستند که متعلق به ایران میباشند سرهنگ دیمز در نوشته خود The Baloch Race بلوچها را ایرانی النسل میداند. در برخی از کتیبههای داریوش از جمله کتیبهٔ بیستون که در آغاز سال ۵۲۰ پیش از زایش به فرمان وی در صخرهای از کوه بیستون کنده شده از ایالتهای ۲۳گانهٔ هخامنشی از جمله ماکا (بلوچستان) نام برده شده است.
تات ها:
مردمی که امروزه تات نامیده میشوند، در نواری منقطع از کوهستان قفقاز تا کوههای خراسان پراکندهاند. تاتهای ایران یا تاتهای جنوبی از اقوام ایرانیتبار هستند و به شکل پراکنده و نقطهای در شمال ایران (از آذربایجان تا شمال خراسان) زندگی میکنند. مردم تات ایران زرتشتی، یهودی (جهود) و مسلمان هستند و به زبان تاتی ایران از گروه زبانهای ایرانی شمال غربی و زبان تاتی قفقاز از گروه زبانهای ایرانی جنوب غربی سخن میگویند. این زبان متفاوت از فارسی است و به زبان تالشی نزدیک میباشد. تاتهای ساکن قفقاز بنابر عقیدهای رایج خود را از اعقاب ایرانیهایی میشمارند که در عصر ساسانیان به مرزهای شمالی ایران فرستاده شدهبودند. تات واژهای است که ترکزبانان برای مردم ایرانیزبان و ایرانیتبار یکجانشین بهکار بردهاند. به گفته هونی (۱۹۵۷) فارسیزبانان را تات مینامیدند. در مثلها و افسانههای مردم تبریز «تات» به معنی مرد دانا و باسواد و شهرنشین است. تاتهای قفقاز یا تاتهای شمالی نیز (دیگر نامها: لاهیجانی، داغلی، پارسیان قفقاز، پارسیان قفقاز جنوبی) یکی از قومهای ایرانی و شاخهای از فارسها هستند که در جمهوری آذربایجان، فدراسیون روسیه (بیشتر در داغستان جنوبی) و ارمنستان سکونت دارند. این قوم بسته به منطقه زندگی، خود را «تاتی»، «پارسی»، «داغلی» و «لاهیجان (لُهیجُن)» مینامند. به جز بخش کوچکی سنی مذهب، بیشتر تاتها شیعه هستند. همچنین اقلیت یهودی قفقاز هنوز زبان تاتی جوهوری را میان خود نگاه داشتهاند. تاتهای ارمنستان مسیحی هستند. زبان این تیره ایرانی «تاتی» است که همراه با فارسی دری و تاجیکی پارهای از زبانهای ایرانی جنوب غربی و گویشی از فارسی بشمار میرود و زبانی که در ایران، تاتی نامیده میشود نیست. تاتی ایران (که در استانهای قزوین، زنجان، اردبیل، سمنان، آذربایجان شرقی و غیره گویشور دارد) از شاخه زبانهای ایرانی شمال غربی و نزدیک به تالشی، گیلکی و کردی است. نزدیکترین زبان به زبان تاتی ایران، زبان تالشی است در حالی که زبان گروه قومی مورد بررسی، گویشی از فارسی است. استفاده از زبانهای ترکی آذری و روسی نیز در میان تاتهای قفقاز گستردهاست.
گالش ها:
گالش یا گاولش، در زبان فارسی معنای گاوبان میدهد، و ریشه در زبان سانسکریت دارد . در زبان سانسکریت به نگهداری و پاسداشتن از گاو ، گئورکش گفته میشود . بعبارت ساده تر گالش یعنی کسی که دامداری میکند و گاو گوسفند پرورش میدهد . گالشها در گیلان و مازندران و اغلب در کوهها زنگی میکنند. با این تفاسیر شاید نتوان گالش ها را یک قوم مستقل به حساب آورد و باید آنها را یک کلونی اجتماعی بر اساس حرفه ای خاص دانست. گالشها به گویش گالشی حرف میزنند که گویشی از زبان گیلکی است.
تالشی:
تالشی نام یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی است و همچنین به فردی که گویشور آن زبان باشد میگویند. زبان تالشی از خانواده زبانهای کناره دریای کاسپین و به زبان تاتی بسیار نزدیک میباشد. تالشی همچنین همریشه با دیگر زبانهای کرانهٔ کاسپین همچون گیلکی و مازندرانی است ولی با آنها تفاوتی آشکار دارد. تاتها و تالشیها و مازندرانیها به زبانهایی سخن میگویند که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته و با مادی و پارتی و اوستایی مشابهت دارد. مردم تالش را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: 1: مردم یکجانشین که در روستاها و شهرها زندگی میکنند و پیشهشان کشاورزی است و به آنها «تالش» میگویند2 : باشندگان بلندیها که پیشه آنها دامداری است و اصطلاحاً «گالش» نامیده میشوند. مردمان تالشی در استان گیلان و جنوب شرق کشور آذربایجان ساکن می باشند.
چچن ها:
چچنیها بزرگترین گروه قومی - بومی در منطقه قفقاز شمالی محسوب میشوند، زبان مردم چچن به گروه زبانهای شمال خاوری قفقاز، گروه فرعی ناخچیو، تعلق دارد. این زبان به زبان اینگوشی بسیار نزدیک است. زبان چچنی چندگویش دارد که از میان آنها، گویش چچنیهای ساکن دشتها مبنای زبان ادبی چچن است و واژگان عربی ،فارسی، ترکی، گرجی و روسی بسیاری در آن وجود دارد. چچن ها عموما مسلمان هستند.
قالموق ها:
قالموقها مردمانی با ریشهٔ نژادیِ مغول هستند که در جمهوری خودمختار قالموقستان در جنوب غربی روسیه میزیند. زبان آنها وابسته به زبان اویرات یا جزء شاخهٔ غربی خانوادهٔ زبانی زبانهای مغولی به شمار میآید. زبان اویرات در غرب مغولستان و سینکیانگ چین سخن گفته میشود. خانهٔ قالموقها در غرب رود ولگا و در بخش انتهایی آن و در ساحل دریای خزر واقع شدهاست. تعدادی کمی از قالموقها نیز در طول مسیر رود دان زندگی میکنند. اقلیتی دیگر از قالموقها نیز در نزدیکی مرز قرقیزستان و چین به سر میبرند که بدانها سارت قالموق میگویند. عده ای از آنها نیز در ایالات متحده, آلمان, فرانسه و جمهوری چک ساکن هستند. دین عامه قالموق ها بودایی است.
لزگی ها:
به زبان خودشان ، لزگی ، به روسی لزگینی نامیده می شوند . اکثریت لزگیها در مناطق " قورخ " ، " قاسم کند " ، " ماغرم کند " ، " آختی " و " دوقوزپاره " واقع در جنوب خاوری داغستان سکنی دارند ، در نواحی قوبه و کوثر متعلق به جمهوری آذربایجان نیز کوچ نشینهای لزگی دیده می شود . پیش از این تمام کوهستانهای داغستان را لزگی می گفتند ، ولی حالا این نام فقط به این گروه قومی اطلاق می شود. لزگی ها از اعقاب قبایل بومی قفقازند . در بسیاری از روستاها بناهایی با خط کوفی دیده می شود ( مثلاً در آختی ) که مؤید سکونت این اقوام در پیش از سدۀ چهاردهم است . لزگیها نیز بدواً مانند سایر اقوام داغستانی در نتیجه لشکر کشی اعراب به قفقاز اسلام آوردند ؛ اما استقرار و سیطره ی اسلام در این ناحیه چند صد سال بعد ، پس از حمله تیمور و بعد از اشغال داغستان به وسیله دولت عثمانی در سده ی شانزدهم تکمیل شد . لزگیها بر خلاف اقوام دیگر داغستانی ، شاهزاده نشینی از خود تشکیل ندادند ، بلکه سیستم اتحاد قبایل یا " جوامع آزاد " را پذیرفتند که در آن هر قبیله می توانست با قبایل دیگر متحد شود و این شیوه را تا سده ی نوزدهم حفظ کردند. عموما لزگی مسلمان می باشند.
آوارها:
آوارها یکی از قومهای بومی قفقاز هستند که سکونتگاه تاریخی آنان کوهستانهای داغستان است و یکی از پرجمعیت ترین قومهای کنونی داغستان هستند. آوارها در بخش بزرگی از کوهستانهای داغستان و تا اندازهای در جلگههای بویناکسک، خاساویورت، و قزلیورت زندگی میکنند. آوارها علاوه بر داغستان در چچن، قالموقستان و دیگر مناطق فدراسیون روسیه نیز زندگی میکنند. بنا بر آمار سال ۲۰۰۲، ۲۸% آوارها در کوهستانها زندگی میکنند. آوارها همچنین در آذربایجان بیشتر در شهرستان بالاکن و شهرستان زاقاتالا زندگی میکنند. اکثر آوارها مسلمان هستند. آوارهای اوراسیایی مردمانی کوچ نشین با ترکیبی از نژادهای گوناگون بودند.بر پایه پژوهشهای آندراس رونا تاس قوم آوار در آسیای میانه در قرون باستان از ادغام چند قبیله شکل گرفتهاست. در قرن ششم میلادی تاریخشناس مناندر پروتکتور اشاره کرد که زبان آوارها شبیه به زبان هونها بودهاست. این نظریه باعث تقویت نظریهای میشود که زبان آوارها را از شاخه اوغور زبانهای ترکی میداند. به تازگی برخی پژوهشها اشاره کردهاند که آوارها به یکی از زبانهای ایرانی سخن میگفتهاند. همچنین با کشف برخی اسکلتهای مغولی در گورهای قدیمی آوارها برخی پژوهشگران ابراز داشتهاند که ریشه آوارهای اروپا به مغولها برمیگردد.هرچند این تئوری توسط دیگران مورد مناقشه قرار گرفته است.
تاتارها:
تاتارها یکی از اقوام ترکتبار هستند که محل اصلی سکونت آنها جمهوری تاتارستان در غرب مرکزی فدراسیون روسیه و بخشهایی از سیبری و آسیای میانه است. تاتارهای تاتارستان که به تاتارهای قازان هم معروف هستند شاخه اصلی قوم تاتار را تشکیل میدهند که به زبان تاتاری از شاخه قبچاق خانواده زبانهای ترکی صحبت میکنند. لفظ تاتار اولین بار در قرن پنجم برای ترکان چادرنشینی که از مغولستان به حوالی دریاچه بایکال سکنی گزیدند بکار رفت. این افراد شاید با قبایل کومان یا قبچاقها ارتباط داشته باشد. واژه تاتار برگرفته از عبارات و متون باستانی چین است که حکایت از قومی دارد که در این مناطق سکنی داشتهاند. از نامهای دیگر این مردمان که در نوشتههای چینی ضبط شدهاست میتوان تاتان و داتان را نام برد. آنها از کوههای آلتای به دشتهای روسیه امروزی منقل شدهاند. در اروپا تاتارها توسط مردم بومی یا خودشان با نامهای: ترکهای قبچاقی، بلغارهای ولگا، آلانها و کیماکها شناخته میشوند. اکثریت تاتارها سنی هستند.
ساخوری ها:
مردمان ساخوری هستند که در روسیه مناطق جنوبی (داغستان) و مناطق شمالی جمهوری آذربایجان در شهرستانهای زاقاتالا،بالاکنو قاخ زندگی میکنند و به زبان ساخوری صحبت میکنند. ریشه این قوم را از گرجی ها و ارمنی ها گفته اند. در آذربایجان در 9 روستا ساکن هستند و در روسیه نیز در ناحیه روتولوسکی که در نقطه مرزی با آذربایجان قرار دارد ساکن هستند.
اودیان:
اودیان, اودینها، اودها یا اودیها گروهی قومی اند که بیش تر در اران (قابالا و اغوز)، روسیه (قفقاز شمالی)، گرجستان (قوارلی از استان کاختی) و استان تاووش ارمنستان مینشینند. جمعیت کل ایشان ۸۰۰۰ تَن است و به زبان اودی صحبت میکنند.
عرب ها:
عرب قومی سامیتبار است. عرب ها در شبه جزیره عرب، شام و شمال آفریقا زندگی میکنند. اما بر اساس تحقیقات بیولوژیک, کروموزم y بسیاری از مردم غرب, جنوب و شرق دریای خزر ریشه در غرب آسیا و مردمان عرب دارد که حاصل کوچ کردن, سکنی گزیدن, ازدواج و تشکیل خانواده در این مناطق می باشد. اما به طور مشخص در حاشیه دریای خزر, در استان های شمالی ایران به نسبت نه چندان زیادی عرب زبانان پراکنده می باشند. بخش بزرگی از سادات که در ایران آنها را "سیّد" می خوانند, حداقل از جانب پدر ریشه و نژاد عرب دارند. مراد از واژه عرب اکنون ساکنان شبه جزیرهٔ عربستان، اکثر ساکنان عراق و سوریه، جنوب ترکیه، اهالی عرب ایران، اهالی عرب فلسطین، لبنان و اردن، سرزمینهای شمالی قاره آفریقا یعنی کشورهای مصر، لیبی، تونس، الجزایر، مغرب، صحرا، موریتانی، و مناطقی از سرزمینهای جنوبی تر آن است. پیش از اسلام مراد از عرب مردمی بودهاند که در جزیرةالعرب زندگی میکردند زیرا مردم عراق و شام از ملتهای سریانی و کلدانی و نبطی و یهود و یونان و مردم مصر قبطی بودهاند و مردم مغرب از بربران بودهاند و همچنین مراد از قوم عرب پیش از اسلام، مردم بادیه نشین در جزیره العرب است که در جهت شمال جزیره العرب و شرق وادی نیل سکونت داشتهاند.
نظرات کاربران