A PHP Error was encountered

Severity: Warning

Message: imagejpeg(./assets/captcha/1715560997.5824.jpg): failed to open stream: Disk quota exceeded

Filename: libraries/antispam.php

Line Number: 144

A PHP Error was encountered

Severity: Warning

Message: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at /home3/iiksscom/public_html/fa/system/core/Exceptions.php:185)

Filename: libraries/Session.php

Line Number: 675

"دریای خزر؛ منابع زیستی، چالش‌های زیست محیطی" در گفتگو با دکتر مریم آخوندیان، رئیس مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر

"دریای خزر؛ منابع زیستی، چالش‌های زیست محیطی" در گفتگو با دکتر مریم آخوندیان، رئیس مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر محیط زیست

"دریای خزر؛ منابع زیستی، چالش‌های زیست محیطی" در گفتگو با دکتر مریم آخوندیان، رئیس مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر

موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS) - دریای خزر دارای ویژگی‌های خاص و بعضا منحصربه‌فردی می‌باشد. مجموعه جانوری و گیاهی خزر ویژگی‌هایی دارد که آن را از سایر دریاها و دریاچه‌ها متمایز می نماید. برای مثال، فوک خزری و ماهیان خاویاری از گونه‌های نادری می باشند که در دریای خزر هستند. همچنین وجود انواع ماهیان استخوانی، پرندگان و گیاهان خزری که هم از منظر زیست محیطی و هم از منظر اقتصادی نیاز به توجه و رسیدگی دارند ما را بر آن داشت تا مصاحبه‌ای در ارتباط با منابع زیستی و چالش‌های زیست محیطی دریای خزر با خانم دکتر مریم آخوندیان، عضو هیأت علمی دانشکده علوم دریایی و اقیانوسی دانشگاه مازندران و رئیس مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر، ترتیب دهیم که در ادامه می‌خوانید:

 

1 - تغییرات آب‌وهوایی در دریای خزر چگونه است؟ چه پیش‌بینی برای آینده دارید؟ این تغییرات و همچنین پدیده گرمایش زمین چه تاثیراتی بر روی خزر خواهد گذاشت؟
به دلیل گستردگی زیاد نصف النهاری (طول و عرض زیاد دریای خزر)، مناطق آب و هوایی مختلفی در دریای خزر وجود دارد. خزر شمالی در اقلیم معتدله سردسیری قرار دارد در حالی که خزر میانی و جنوبی بیشتر در کمربند نسبتا گرم اقلیمی قرار گرفته اند و این تنوع اقلیمی قابل توجه، با وجود اقلیم بیابانی در سواحل شرقی خزر کامل می گردد. محدوده ی دمایی دریای خزر نسبتا غیرمعمول است. از یک طرف در زمستان تفاوت دمایی قابل توجهی بین نواحی خزر شمالی و جنوبی وجود دارد و خزر شمالی یخ می بندد و از طرف دیگر در تابستان، دما در خزر شمالی و جنوبی تقریبا هم تراز می گردد. دمای آب در زمستان درخزر جنوبی هرگز به زیر 13 درجه سانتیگراد نمی رسد؛ و در خزر شمالی نیز متوسط دمای آب در تابستان به 25 درجه سانتیگراد می رسد. در مناطق کم عمق شرقی در قسمت خلیج قره بغاز دمای تابستانه ممکن است به 35 تا 40 درجه سانتیگراد هم برسد. بنابراین هرکدام از نواحی دریای خزر از نظر دمایی ویژگی های بارز خودشان را دارند و تغییرات متناسب با اقلیم جغرافیایی خود را نشان می دهند. البته باید توجه داشت که علی رغم تفاوت های موجود در سه ناحیه ی خزر (شمالی، میانی و جنوبی)، این دریا به تغییرات خارجی بصورت یک حوضه یکپارچه پاسخ می دهد. بنابراین پیش بینی بلندمدت تغییرات آب و هوایی این دریا کاری بسیار مشکل است و احتمال نوسانات در طی دهه های آینده وابسته به فعالیت های انسانی در منطقه ساحلی دریا ونیز تغییرات آب و هوای جهانی خواهد بود.

در حال حاضر مسئله گرمایش جهانی مسئله ای است که در سطح جهانی و بصورت فراگیر همه ی اکوسیستم های کره زمین را تهدید می نماید و قطعا حوضه اقلیمی خزر نیز از این مسئله مستثنی نیست. طبق گزارش IPCC میانگین دمای سطح زمین در قرن حاضر حدود 6/0-2/0 درجه سلیسیوس افزایش یافته است که این افزایش در عرض های جغرافیایی بالاتر بیشتر بوده است. پیش بینی می شود چنانچه شرایط به همین صورت ادامه پیداکند تا سال 2100 منجر به افزایشی حدود 8/5-4/1 درجه سلیسیوس در دمای سطح زمین خواهد گردید. پدیده گرمایش جهانی می تواند تأثیرات فراگیری در سیستم اقلیمی خزر به عنوان یک پیکره آبی بسته داشته باشد که ازجمله می توان به افزایش میزان تبخیر، کاهش تراز آبی، تغییر خصوصیات بارش و شرایط اقلیمی منطقه خزری اشاره نمود. خزر به دلیل محصور بودن در خشکی و عدم دسترسی مستقیم به آبهای آزاد تاثیرات شدیدتری را از پدیده گرمایش جهانی نشان خواهد داد. در مجموع اثرات ناشی از پدیده گرمایش جهانی را باید در زمینه های مختلفی از قبیل علوم محیطی، علوم جوی، علوم اقتصادی و اجتماعی و حتی علوم سیاسی مورد بررسی و کنکاش قرار داد و بحث بسیار گسترده ای است که متخصصین این علوم باید در این زمینه مطالعه و اعلام نظر نمایند.

2 - تنوع منابع زیستی در دریای خزر چگونه است؟ کدام کشورها از سهم بیشتری برخودار هستند؟ گونه‌های نادر آبزیان موجود در دریای خزر کدام است؟ آیا امکان بهره‌برداری اقتصادی از این گونه ها وجود دارد؟ چه راهکارهایی برای استفاده بهینه با بهره‌وری اقتصادی بیشتر از منابع زیستی دریای خزر دارید؟
دریای خزر بزرگترین دریاچه در جهان است. یک ویژگی مهم خزر تنوع فراوان در بیوتوپ ها، شرایط زیستی و غیرزیستی آن است. مثلا شوری آب در بخش های مختلف این دریاچه کاملا متفاوت است. به جز تفاوت شوری در بخش های مختلف دریای خزر، عامل دما نیز شدیدا متنوع بوده و در تنوع زیستی سهم بسزایی دارد. به طوری که هم جانداران آب سرد و هم آب گرم توان زیستن در این دریاچه را دارند. حتی حضور آب های سرد با شرایط مستقل ترموستاتیک آن ها در بخش های عمیق این دریاچه، حضور جمعیت های جانداران مناطق سردسیری در این مناطق را امکان پذیر می سازد. بر اساس گزارشی که در سال 2000 منتشر گردیده از لحاظ تنوع زیستی، 854 گونه جانوری و بيش از 500 گونه گياهی در دریای خزر زیست میكنند. ماهيان دریای خزر از تنوع نسبی برخوردارند و تعداد آن در منابع علمی مختلف، متغير گزارش شده است. 122 گونه متعلق به 21 خانواده و 65 جنس شناسایی شده كه از این تعداد 53 گونه (5/43 درصد) گونه های دریایی، 442 گونه آب شيرین (4/34 درصد)، 18 گونه مهاجر به رودخانه ها و 9 گونه (4/7درصد) نيمه مهاجر هستند. بيشترین فراوانی به ترتيب به گاوماهيان (29 گونه) و كپورماهيان (19 گونه( تعلق دارد و در مجموع 25 گونه ماهی با اهميت اقتصادی و تجاری به بهره برداری میرسد.

یکی از جنبه های منحصر به فرد جمعیت های زیستی دریای خزر درجه ی بالای بومی گرایی آن است. بطوری که از میان حدود 950 گونه ی متازوای باقیمانده ی گزارش شده در دریای خزر، حدود 420 تاکسا بومی می باشند. دریای خزر پیکره ی آبی لب شور با عمر طولانی است که منحصر به فرد و به شدت ایزوله شده است و یکی از بزرگترین مراکز گونه زایی فون های لب شور است. مجموعه جانوری و گیاهی خزر ویژگیهایی دارد که آن را از سایر دریاها و دریاچه ها متمایز می نماید. در دوره هایی که خزر در تماس با اقیانوس های باستانی اطلس و هند یا در تماس با مدیترانه بود، فون جانداران آن غنی، متنوع و معمولا دریایی بوده است. در طی دوره های جداشدن دریای خزر از آبهای اقیانوسی و تامین آب آن توسط رودخانه ها ، اغلب گونه های دریایی قادر به سازش با شرایط جدید کاهش شوری آب نبودند و ازبین رفتند و بدین ترتیب تشکیل فون های جدید لب شور در این دریاچه آغاز گردید. جایگزینی کامل فون های لب شور در حدود 8/1 میلیون سال قبل در آخرین انفصال دریای خزر از اقیانوس رخ داده است. . فون و فلور حال حاضر دریای خزر شامل 4 جزء اصلی است : 1- گونه هایی با منشاء خزری (گونه های درون زا) (84%) 2- با منشاء قطب شمال (3%) 3- با منشاء مدیترانه ای و اطلسی (1%) و 4- با منشاء آب شیرین (12%). چنین تنوع زیستی منحصر به فردی تقریبا در هیچ یک از بدنه های آبی مشابه گزارش نشده است.

از طرفی دریای خزر زیستگاه چندین گونه ی بسیار ارزشمند و منحصر به فرد نیز می باشد، که از آن جمله می توان به:
- ماهیان خاویاری که متعلق به خانواده تاس ماهیان از گروه ماهیان غضروفی- استخوانی هستند و منحصرا در نیمکره شمالی زمین پراکنده اند، اشاره نمود. این آبزیان با ارزش، با قدمتی باندازه عصر ژوراسیک، از فسیل های زنده در دریای خزر محسوب می گردند. در دنیا 27 گونه و زیرگونه از ماهیان خاویاری شناسایی شده است که از این تعداد، 6 گونه منحصرا بومی دریای خزر می باشند. پنج گونه آنها رودكوچ هستند؛ یعنی در دریا تغذیه و رشد میكنند و پس از رسيدن به بلوغ و توليد مثل وارد آبهای شيرین رودخانه های بزرگ حوضه این دریا میشوند و یک گونه نیز بانام استرلیاد (Acipencer ruthenus) که آب شیرین زی بوده و در رودخانه ولگا زیست می نماید.

فیل ماهی (Huso huso) یا بلوگا بزرگترین ماهی آبهای داخلی ایران است که از نقطه نظر کیفیت خاویار نیز رتبه اول را به خود اختصاص داده است. این گونه در بخشهای شمالی، میانی و جنوبی خزر (خصوصا در قسمت جنوب شرقی) پراکنش دارد. قره برون (Acipencer persicus)، نیز فراوانترین گونه ماهیان خاویاری در حوضه جنوبی دریای خزر است و به همین دلیل به تاس ماهی ایرانی شهرت یافته است. به طور متوسط از هر تاس ماهی ایرانی حدود 4 تا 5 کیلوگرم خاویار استحصال می گردد و از نقطه نظر کیفیت خاویار، در رتبه ی دوم بعد از فیل ماهی قرار دارد. چالباش یا تاس ماهی روسی (A. gueldenstadtii)،  در زمره گونه هایی است که در تمامی نقاط دریای خزر و در اعماق مختلف آن یافت می شود و خاویار آن را نیز به اصطلاح طلایی می نامند، که از رتبه سوم کیفیت بر خوردار است. شیپ (A. nudiventris)  اکثرا در مناطق مرکزی و جنوبی دریای خزر زندگی می کند و در قسمت شمالی دریا به ندرت دیده می شود. معمولا در گروه ماهیان مهاجر طبقه بندی می گردد که برای تخم ریزی به رودخانه های کورا، اورال و سفید رود و ندرتا ولگا وارد شده و خاویار آن نیز از نظر کیفیت در رتبه چهارم بین گونه های خزری قرار دارد ودر نهایت ازون برون (A. Stellatus) یا دراکول، کوچکترین ماهی خاویاری دریای خزر است که در تمام قسمتهای سواحل جنوبی خزر پراکنش داشته و فراوانی آن در غرب دریا بیشتر از شرق آن است. خاویار ازون برون از نظر اندازه دانه از بقیه انواع ریزتر بوده و طعم دلچسبی دارد، اما از نظر کیفیت صادرات جهانی، رتبه ی آخر را در تاس ماهیان خزر به خود اختصاص داده است. ازون برون در دریای سیاه و آزوف نیز یافت می شود اما زیستگاه اصلی آن دریای خزر است.

هدف از صيد ماهيان خاویاری صيد ماهی ماده با خاویار است. بيشترین ميزان خاویار توليدی ایران مربوط به سه گونه قره برون، تاس ماهی روسی و ازون برون است و مقدار خاویار توليدی از گونه های فيل ماهی و شيپ كمتر از سه گونه دیگر است، اما به طور عمده بيشترین ميزان صيد و استحصال خاویار را قره برون تشكيل میدهد. گوشت ماهيان خاویاری دارای ارزش اقتصادی قابل ملاحظه ای است و در بخش فرآورده های شيلاتی از گوشت آنها در صنایع كنسروسازی، از پوست آنها در صنایع چرم سازی و از كيسه شنای آنها در صنایع چسب سازی استفاده می شود.

ذخایر تاس ماهیان دریای خزر در دهه ی اخیر در خطر تهدید به انقراض قرار گرفت. بر اساس گزارش منتشر شده توسط مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در سال 1396 ، روند رو به كاهش صيد ماهيان خاویاری در ایران مشاهده میشود به طوری كه از حدود 2100 تن در سال 1371 به حدود 20 تن در سال 1392 رسيده است كه كاهش حدود 100 درصدی داشته است. با ادامه این روند ميزان صيد به كمترین حد خود (14 تن) در سال 1394 رسيد. بر اساس همین گزارش ميزان استحصال خاویار در سال 1371 در حدود 6/261 تن و در سال 1375 حدود 155 تن بود كه متأسفانه در سال 1394 با حدود 100 درصد كاهش به 4/1 تن رسيده است. تمامی گونه های ماهيان خاویاری دریای خزر در معرض خطر و برخی از گونه ها مانند شيپ در آستانه انقراض نسل قرار دارند و با توجه به وضع حاكم بر حفاظت و احيای این ذخایر با ارزش و متأسفانه عدم هماهنگی علمی و عملی و در نتيجه اقدام همگام پنج كشور بهره بردار حاشيه دریای خزر، شاهد ناپدید شدن این ماهيان در سالهای آتی در دریای خزر خواهيم بود.

در سال 1389 در سی و دومين اجالس كميسيون منابع زنده دریای خزر در باكو و با توافق پنج كشور ساحلی خزر، صيد تجاری ماهيان خاویاری براساس تصميم سران ایران، روسيه، جمهوری آذربایجان، تركمنستان و قزاقستان برای پنج سال ممنوع شد. پس از اتمام این دوره، مجدداً به مدت دو سال ممنوعيت صيد توسط كنوانسيون سایتس اعلام شد و پس از تمدید مجدد از سال 2016 به مدت پنج سال دیگر ممنوعيت صيد تجاری اعمال گردید. هدف از ممنوعيت صيد تجاری، ایجاد فرصت برای تكثير مجدد و احيای آنها در دریا بيان شد و مقرر شد صيد خاویاری در زمان ممنوعيت صيد فقط، برای كارهای تحقيقاتی و تكثير و بازسازی ذخایر پرورش بچه ماهی انجام گيرد. در رودخانه اورال تکثیر طبیعی این گونه صورت می گیرد و در ایران نیز سالانه 1 تا 2 میلیون قطعه بچه ماهی از طریق تکثیر مصنوعی در دریای خزر رها می شود.

- فوک خزری با نام علمی Pusa caspica یکی دیگر از گونه های منحصربه فرد بومی دریای خزر است که از کوچکترین و کمیاب ترین فک های دنیاست. فوکِ بومی دریای خزر یکی از تنها دو گونه فوک آب شیرین در جهان است (دیگری در دریاچه بایکال یافت می شود) که در فصل پاییز و زمستان در شمال و شمال شرقی دریای خزر که آب کم عمق و سردی دارد، روی قطعه های شناور یخ زندگی می کند و در اواخر بهار، به مناطق میانی و جنوبی که آب عمیق‌تر و سردتری دارد مهاجرت می کند و تابستان و اوایل پائیز در این مناطق به سر می‌برد. در این فصل در آب‌های نزدیک به سواحل گیلان و مازندران، به خصوص در سواحل شرقی مانند میانکاله تعدادی فوک که فقط سرهایشان از آب بیرون است مشاهده می‌شوند. در سال های نه چندان دور گله های بزرگی از این پستانداران در سواحل میانکاله مشاهده می گردید و حتی گزارشات متعددی از مشاهده ی این فوک ها در آبهای ساحلی منطقه بابلسر وجود داشت که متاسفانه امروزه به دلیل سروصدای زیاد ناشی از قایق های موتوری و جت اسکی ها و نیز ساخت ویلاهایی در چندقدمی دریا و نیز ورود آلاینده های متعدد شهری و صنعتی به مناطق ساحلی از طریق رودخانه بابلرود به ندرت می توان فوک خزری را در منطقه بابلسر رؤیت نمود.

براساس اطلاعات موجود همه ساله در سواحل شمالی دریای خزر تعداد زیادی فوک نوزاد به خاطر پوست زیبایی که دارند، شکار می‌شوند. یکی از عواملی که می تواند فرایند تخریب و نابودی دریای خزر را تسریع نماید انقراض این گونه ی باارزش اکولوژیکی است .کاهش جمعیت این گونه طی 60 سال گذشته و استمرار تهدیداتی که فک ها با آن مواجه بوده اند باعث شد تا در سال 2008 این پستاندار در فهرست سرخ IUCN به عنوان گونه در معرض خطر انقراض معرفی گردد. مقایسه آمارهای ده سال قبل با وضعیت فعلی مؤید کاهش چشمگیر این گونه که یکی از سمبل های دریای خزر بوده و پتانسیل بالایی در جاذبه های گردشگری این منطقه دارد، می باشد. متاسفانه طبق آخرین آمار سازمان محیط زیست در 25 سال گذشته حدود900هزار قلاده فوک خزری نابود شده و آمار ضدو نقیض ارائه شده از سوی کشورهای حاشیه دریای خزر نشان می دهد که تنها 100 تا 150 هزار قلاده  فوک خزری باقی مانده است. پژوهشگران حدود 20 درصد از کاهش جمعیت و 20 درصد کاهش باروری فک‌ها را ناشی از آلودگی‌های محیطی به خصوص سموم کشاورزی می‌دانند. علاوه بر آن، در فاصله بین سال‌های 1997 تا 2000 فوک ها به علت ویروس CDV (canine distemper virus)  در مناطق شمالی دریای خزر تلف شدند. پدیده گرمایش جهانی و کاهشِ یخبندان در سال‌های اخیر که موجب تجمع فوک‌ها در مناطقی خاص و ارتباط زیاد آنها با یکدیگر شده است، سرایت این ویروس را آسان‌تر نموده است. همچنین این کاهش یخبندان و شکسته شدن زود هنگام یخ‌ها که علت اصلی آن تغییرات آب و هوایی کره زمین است لطمه زیادی به بقاء نوزادان وارد ساخته است. از طرف دیگر پس از فروپاشی شوروی سابق تخلفات شکار و صید فوک ها نیز بسیار افزایش یافته است که لطمات جبران ناپذیری را به جمعیت این گونه ی باارزش وارد نموده است.

از دیگر ذخایر مهم زیستی دریای خزر می توان به ماهیان استخوانی اشاره نمود. در دریای خزر حدود 100 گونه ماهی استخوانی شناسایی شده است که 14 گونه و زیرگونه از ماهیان استخوانی در قسمت جنوبی دریای خزر مورد بهره برداری اقتصادی قرار می گیرد؛ اگرچه جمعیت برخی از این گونه ها به علل مختلف در سالهای اخیر به شدت کاهش یافته است. در ذیل به برخی از مهمترین گونه ها اشاره می گردد:
-کیلکا ماهیان (شگ ماهیان) یکی از با ارزش ترین و فراوانترین گونه های بومی دریای خزر هستند که علی رغم جثه‌ی بسیار کوچک، به دلیل جمعیت بالا و ارزش غذایی بی نظیر خود پتانسیل بسیار بالایی برای بهره برداری اقتصادی دارند. این ماهیان کوچک نه تنها از نظر ارزش و ترکیب مواد غذایی از سایر ماهیان استخوانی کمتر نیستند بلکه سرشار از کلسیم و ویتامین‌های A ، B ، E ، D و K بوده و حتی در بعضی موارد نسبت به گوشت قرمز دارای مزیت و برتری بیشتری می‌باشند. کاهش میزان صید کیلکا ماهیان در دریای خزر از بزرگترین چالش های شیلاتی بوده است. میزان صید کل کیلکا ماهیان در سال 1369 مقدار410هزار تن گزارش گردیده در حالی که این رقم در سال 1378 به 270هزار تن و در سال 1386به 8/38 هزار تن کاهش یافت. سال گذشته، طبق آمار ارائه شده از سازمان شیلات تنها 21هزار و160 تن ماهی کیلکا در استان مازندران صید و روانه بازار مصرف گردید. برخی از کارشناسان معتقدند در سال های اخیر به علت صید بیش از حد، جمعیت کیلکای معمولی کاهش چشم گیری داشته اما عده ای دیگر بر این عقیده اند که در کاهش میزان صید این ماهی، ورود شانه دار به دریای خزر موثر بوده است.لازم به ذکر است علت اصلی کاهش صید کیلکا در سالهای اخیر به طور قطع اثبات نگردیده است. در حالی که هنوز علت این پدیده مهم به طور دقیق مشخص نشده است، از آن‌جا که کیلکا اصلی ترین رژیم غذایی بسیاری از جانوران ارزشمند این دریا از جمله ماهیان خاویاری، ماهی آزاد و فک دریای خزر است، شاهد کاهش چشمگیر ماهیان خاویاری و فک دریای خزر و حتی خطر انقراض آنها در دهه اخیر می باشیم. فقدان کیلکا ماهیان به جمعیت این گونه‌ها نیز آسیب رسانده است و به این ترتیب کل زنجیره های غذایی با ارزش دریای خزر  با اختلال مواجه گردیده است.

- ماهی سفید (Rutilus frisii kutum) از مهم ترین ماهیان استخوانی دریای خزر بوده و باتوجه به ارزش غذایی بالا، کیفیت عالی گوشت و صید آسان به عنوان جواهر دریای خزر نامیده شده و  بسیار مورد توجه صیادان، ساحل نشینان و مردم کشور ما و حتی سایر کشورهای حاشیه دریای خزر می باشد. این ماهی در تمام سواحل جنوب دریای خزر از رودخانه اترک تا کورا وجود دارد. در سواحل ایران تعداد زیادی از این ماهی در فصل تولید مثل  به رودخانه های شیرود، حویق، لمیر، رودخانه های منتهی به تالاب انزلی، سفیدرود، تجن، بابلرود و گرگانرود مهاجرت می نماید. در حال حاضر بیش از 60 درصد صید کل ماهیان استخوانی در سواحل جنوبی خزر را ماهی سفید تشکیل می دهد و این درحالیست که در سال 1310 حدود 16 درصد از ترکیب صید ثبت شده مربوط به ماهی سفید بوده است. در طی دهه های اخیرتغییرات محیطی ایجاد شده در دریای خزر و ورود آلاینده ها و صید بی رویه سبب کاهش شدید ذخایر تعداد زیادی از گونه ها گردیده که این امر منجر به تنزل تنوع گونه ای صید شده است. در حال حاضر رهاسازی سالیانه بیش از چندصد میلیون قطعه بچه ماهی سفید از طریق تکثیر مصنوعی در کارگاه های تکثیر ماهیان استخوانی کشورمان به دریای خزر، نقش بسیار مهمی در احیای ذخایر این ماهی باارزش داشته و قسمت اعظم ذخایر ماهیان سفید در دریای خزر در حال حاضر حاصل رهاسازی این بچه ماهیان می باشد. بیش از دو دهه است که ذخایر ماهی سفید در نتیجه تکثیر مصنوعی و رهاکرد انبوه بچه ماهیان سفید تأمین گردیده اما شواهد حاکی از آن است در طی این مدت، شرایط تکثیر طبیعی ماهی سفید هرساله نامناسب تر شده و سهم تکثیر طبیعی در ذخایر موجود ماهی سفید در دریای خزر روند کاهشی داشته و به حد بسیار پایینی رسیده است. این موضوع تأثیرات سوئی به دنبال داشته و به صورت تدریجی باعث افت کیفیت محصول و کاهش تنوع ژنتیکی این گونه ی باارزش خواهد شد.

از دیگر ذخایر زیستی ارزشمند اقتصادی دریای خزر می توان به آزادماهیان اشاره نمود. از خانواده آزاد ماهیان دو گونه" ماهی آزاد دریای خزر"  (Salmo trutta caspius) و "قزل آلای خال قرمز" (S. trutta fario) در قسمت جنوبی دریای خزر زیست می نماید. ماهی آزاد دریای خزر بیشترین فراوانی را در قسمت های غربی حوزه جنوب دریای خزر دارد و آب های سرد را ترجیح می دهد. ماهیان بالغ جهت تولیدمثل در دوفصل بهار و پاییز به برخی رودخانه های گیلان (شفارود، کرگانرود) و مازندران (سردآبرود، چشمه کیله، چالوس) مهاجرت می نمایند. نمونه برداریهای انجام شده نشان داده است که در رودخانه های جنوب شرق دریای خزر مانند گرگانرود و اترک با توجه به افزایش دمای آب مهاجرت صورت نمی پذیرد در حالی که بیشترین فراوانی را در رودخانه هراز (سد لار و رودخانه پلور) و رودخانه شیرین رود (از شاخه های اصلی رود تجن) دارا می باشد.

ماهی سوف که بعد از ماهی سفید پرطرفدارترین ماهی استخوانی دریای خزر است؛ گوشتی سفید و نرم داشته و از ماهیان مرغوب از دیدگاه اقتصادی محسوب می گردد. سه گونه ماهی سوف با نام های سوف حاجی طرخان (Perca fluviatilis) ، سوف معمولی (Sander lucioperca) و سوف دریایی (Sander marinum) در آبهای جنوبی دریای خزر شناسایی شده است. سوف حاجی طرخان در تالابها و قسمتهای پایینی رودخانه ها زندگی نموده و در شرایط کمبود اکسیژن و آلودگی آب تا حدودی مقاوم است. در حوضه جنوب دریای خزر تنها در تالاب انزلی و رودخانه ها و آبگیرهای اطراف آن وجود دارد. سوف معمولی دارای دو شکل ساکن در آب شیرین و مهاجر می باشد و در تمام سواحل جنوبی دریای خزر از خلیج گرگان تا تالاب انزلی زندگی می کند. سوف دریایی که در سواحل ایرانی بصورت نادری یافت می شود مناطق عمیق و با آب لب شور را ترجیح می دهد و به ندرت وارد رودخانه ها و یا مناطق آب شیرین می شود و در دریای خزر بیشتر در قسمتهای میانی یافت می شود اما نمونه هایی در آستارا و نواحی جنوب غرب دریای خزر مشاهده گردیده است.

پرندگان خزری
در سواحل دریای مازندران، اجتماعات عظیمی از پرندگان آبی وجود دارند که از نظر بیولوژی به شدت به مجموعه موجودات جانوری و گیاهی این دریا، وابسته اند. هم در دریا و هم در جزایر و سواحل آن و هم در دلتاهای رودهای منتهی به دریا، ذخایر و منابع عظیمی از پرندگان زندگی می کنند که از لحاظ کمی و کیفی بسیار باارزش و بااهمیّت هستند. توده های عظیمی از پرندگان تشکیل شده از دسته های باکلان بزرگ و کوچک و مرغان سیم گون دریایی (Larus argentatus) ، غازها، اردک ها، مرغان ماهی خوار بزرگ سفید و انواع دیگر پرندگان و نیز پلیکان ها  (Pelecanus crispus)و فلامینگوها (Phoenicopterus roseus) از ساکنین دائمی سواحل دریای مازندران می باشند. دریای خزر  هم چنین محل مناسب و پناهگاه امنی برای بسیاری از گونه های پرندگان خصوصا جهت زمستان گذرانی است و پرندگانی از قبیل مرغابی ها، غازها، قوها و چنگرها از مناطق سردسیر به تالاب های حاشیه جنوبی این دریا مهاجرت می نمایند. طبق گزارشات سازمان محیط زیست بیش از 300 گونه پرنده تاکنون درمناطق حفاظت شده دریای خزر و تالاب ها و مصب های حاشیه ی این دریا شناسایی شده است. طی فصول مهاجرت پرندگان ، تالاب های ساحلی دریای خزر می توانند جاذبه ای شدید برای گردشگران ایجاد نمایند که این امر مستلزم آن است که جایگاه های مناسبی برای پرنده نگری در این سواحل انتخاب گردند و گردشگران به این مناطق هدایت شوند تا از زیبایی این منابع زیست محیطی حفاظت شده لذت ببرند. چنین  گردشگری زیست محیطی که  با دقت برنامه ریزی و مدیریت شده باشد و امکانات بالقوه قابل ملاحظه ای هم برای تولید درآمد و هم ابزاری مناسب برای آموزش و آگاهی مردم علاقه مند داخلی و خارجی فراهم خواهد آورد.

گیاهان خزری
پوشش گیاهی دریای خزر به دلیل شوری پایین آن و شرایط خاص اکولوژیکی این دریا از نظر تنوع نسبت به آبهای آزاد فقیر است با این وجود در بخشهایی از جنوب دریای خزر که آب لب شور دارد و آب کاملا شیرین نیست 5 گونه گیاه عالی شناسایی شده است که همگی متعلق به گروه گیاهان گلدار می باشند. این گیاهان در مناطق کم عمق ساحلی و در بسترهایی با جنس متفاوت زیست می نمایند. گونه های گیاهی بی نظیری هم چون نیلوفرآبی، مریم آبی و عدسک در تالاب ها و آبگیرهای حاشیه این دریا دیده می شود. گیاه "پسته دریایی" که در زبان محلی به آن "ثعله باقلی" گفته می شود یکی از گیاهان زیبای تالاب انزلی است که با کلاهک سبز رنگ و دانه های کوچک به رنگ سبز دارای خواص دارویی و درمانی فراوانی است و در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد.

علاوه بر گیاهان عالی و ماکروجلبک ها، تاکنون بیش از 350 گونه (دریایی، لب شور و شیرین) فیتوپلانکتون در دریای خزر مورد شناسایی قرار گرفته است. این جلبک های میکروسکوپی به دلیل دارا بودن مواد مغذی ارزشمند می توانند ضمن بهبود کیفیت غذای انسان و دام در ارتقای سلامت آنها نیز نقش داشته باشند. بحث فواید اقتصادی حاصل از صنعت بیوتکنولوژی دریایی و تولید فراورده های فعال زیستی از ریزجلبک ها امروزه از محورهای اصلی اقتصادی در کشورهای پیشرفته می باشد. پتانسیل های بیوتکنولوژی نهفته در ریزجلبک های خزر می تواند بازاری بالقوه با ارزش چندین میلیارد دلار برای کشور عزیزمان محسوب گردد.

در مورد سهم هریک از کشورهای حاشیه دریای خزر از این تنوع زیستی، شرایط اقلیمی و عمق آب در هر منطقه مهم ترین نقش را ایفا می نماید. اگرچه در دهه های اخیر دخالت های انسانی مانند ورود آلاینده های صنعتی، نفتی و کشاورزی، سد سازی بر روی رودخانه های تغذیه کننده ی آب دریای خزر و همچنین صید بی رویه آبزیان بدون ارزیابی دقیق از ذخایر شیلاتی این دریا سبب گردیده است که سهم کشورها از این ذخایر زیستی تغییر نماید. به طور قطع چنانچه مطالعات دقیق و متوالی بر روی ذخایر شیلاتی ماهیان ارزشمند این دریا صورت پذیرد و نظارت گسترده و یکپارچه ای بر فعالیت های انسانی در کشورهای ساحلی حاشیه ی دریای خزر وجود داشته باشد امکان بازیابی ذخایر و بهره برداری پایدار اقتصادی از ذخایر زیستی این دریا وجود خواهد داشت. که این مهم تنها در سایه ی وجود تفاهم نامه های بین المللی لازم الاجرا بین همه ی کشورهای حاشیه ی دریای خزر امکان پذیر است و متاسفانه فقدان قوانین مشخص بین المللی در این زمینه لطمات بسیاری را به این حوضه ی آبی باارزش وارد نموده است.

3 - استحضار دارید که سدهای جدیدی در مازندران (مانند سد هراز) در حال احداث است، این امر واقعه خوبی است یا نگران کننده؟
مشکلات زیست محیطی دریای خزر دارای چند منشاء مختلف است. بخشی از آنها مربوط به استفاده شیلاتی از دریای خزر است  اما بخشی دیگر ناشی از فعالیت های انسانی در نواحی ساحلی از جمله ورودی رودخانه ها به این دریا میباشد. با توجه به اینکه خزر یک بدنه آبی محصور در خشکی است لذا تغییرات ناشی از دخالت انسان بر مساحت حوضه آبریز ( در حدود 5/3 میلیون کیلومتر مربع) در این دریا انباشته می شود.   ویژگی خاص خزر شامل تغییرات ثابت مساحت و حجم، وضعیت خط ساحلی و ساختار ستون آب موجب می گردد که فعالیت های انسانی و نیز فرایندهای طبیعی ، اثراتی مزمن (بلند مدت) و یا حاد (کوتاه مدت)  بر آن داشته باشند. تنظیم تخلیه آب رودخانه ها به خزر، یک مثال از اثرات بلندمدت ناشی از دخالت انسان می باشد. سدهای مصنوعی ایجاد شده توسط انسان، ورودی آب به خزر را به شدت کاهش می دهد. این عمل طی سالهای متمادی خزر را از مخازن ورودی آب شیرین محروم می سازد. 

تنطیم ورودی رودخانه ها به خزر یکی از مهم ترین اثرات دخالت انسانی بر تنوع زیستی خزر است. هر عاملی که سبب کاهش سالانه ورودی آب رودخانه های خزری به این دریاچه گردد مانند سد سازی و یا استفاده از آب درودخانه ها برای آبیاری زمین های کشاورزی هم اثرات مزمن و هم اثرات حاد بر این حوضه آبی به دنبال دارد. به طور مثال فقدان ورودی آب رودخانه، سبب کاهش مساحت پوشش گیاهی و از دست رفتن زیستگاه ها و فون ساحلی می گردد. بسیاری از گونه های رودکوچ و نیمه مهاجر بسترهای طبیعی تخم ریزی شان را ازدست می دهند و با توجه به کاهش عمق دلتاهای رودخانه ماهیان نمی توانند جهت تخم ریزی به رودخانه ها مهاجرت کنند. اثرات سد سازی بیشترین صدمات را بر آزادماهیان و ماهیان خاویاری وارد می نماید. این ماهیان قادر به عبور از موانع طبیعی همچون سدهای انسان ساخت نیستند. فقدان بسترهای طبیعی تخم ریزی موجب از دست رفتن قسمت اعظمی از جمعیت ماهی آزاد دریای خزر و همچنین ماهیان خاویاری گردیده است.

به طور اختصاصی در مورد پروژه احداث سد هراز نیز به نظر می رسد برخی از سایر جنبه های آسیب رسان این طرح نیز از سوی کارشناسان مغفول مانده است که از آن جمله می توان به تخریب چند هزار متر مربعی جنگل و نیز تخریب برخی از راه های روستایی (منطقه کلرد ُ سنگچال و.... ) و همچنین تخریب معادن شن و ماسه موجود درمنطقه، اشاره نمود. هزینه انتقال جاده هراز که ظاهرا در پی احداث این سد ناچار به انتقال این جاده خواهیم بود نیز بخش دیگری از مسئله است. از سوی دیگر نگرانی های زیست محیطی از خسارات ناشی از محل دفن زباله که در فاصله نزدیکی از این سد قرار دارد برای بخش صنایع، آب شرب و حتی کشاورزی در این زمینه مطرح است .

4 - چالش های فراروی دریای خزر چیست؟
 خزر با چالش های زیست محیطی متعددی روبرو است. این چالش ها در ماهیت و میزان خطری که برای محیط زیست دریای خزر ایجاد می کنند، متفاوتند. و از نقطه نظر زیستی شامل موارد ذیل است:

-کاهش تنوع زیستی
وضیعت بحرانی کاهش جمعیت دو گونه ی سمبل دریای خزر یعنی فک خزری و ماهیان خاویاری نمادی از چالش های فرا روی منابع زیستی در این دریا است. فک خزر در سال های اخیر با مرگ و میر وسیعی روبرو شد که ناشی از شیوع نوعی ویروس و احتمالأ تجمع آلاینده های آلی کلردار است که در بافت های فک های مرده که مورد آزمایش قرار گرفته بودند، یافت شد. مهمترین عامل کاهش جمعیت ماهی ها، آلودگی آب و ماهیگیری بی رویه است. صید غیر قانونی ضربه شدیدی به ماهیان خاویاری زده است. در حالی که جمعیت ماهیان خاویاری به علت های دیگری هم چون از بین رفتن مناطق تخم ریزی در رودخانه ها -ناشی از ساخت سازه های سد در رودخانه های اصلی خزر- و کاهش ذخایر کیلکاماهیان که اصلی ترین غذای آنها را تشکیل می دهد -به دلیل هجوم شانه دار مهاجم به دریای خزر- نیز در معرض کاهش بوده است. صید غیر قانونی اساسأ ناشی از صیادی غیر قانونی سازمان یافته و فقدان فرصت های شغلی در مناطق ساحلی و نیز وجود شبکه های غیر قانونی صادرات خاویار است. چالش های فراروی ماهیگیری در خزر به علت عدم اعمال مقررات ملی و نیز فقدان موافقتنامه های بین المللی در مورد منابع خزر تشدید گردیده است.

-گونه های مهاجم 
در پنجاه سال گذشته شاهد ورود گونه های زیادی به صورت ارادی  و تعدادی به صورت تصادفی به دریای خزر بوده ایم. یکی از گونه هایی که به صورت ارادی وارد دریای خزر گردید جلبک آزولا است، که به عنوان منبع غذایی دام و نیز به منظور تثبیت نیتروژن خاک در مزارع بصورت جایگزین با کودهای شیمیایی به حوضه دریای خزر وارد گردید، ولی امروزه رشد و تکثیر بی رویه این گونه با مسدود نمودن شماری از آبراهه ها در نواحی ساحلی ایران و ایجاد تغییرات زیادی در اکوسیستم ساحلی دردسرهایی را ایجاد کرده است. یکی دیگر از گونه های مهم موثر در کاهش تنوع زیستی، یک مهاجم،  به نام شانه دار ژله ای Mnemiopsis leidyi است، که در طی دهه ی اخیر وارد دریای خزر و به طور قطع گسترده ترین تهدید بیولوژیکی است که تا به حال در دریای خزر دیده شده است و به شکل بی سابقه ای تنوع زئوپلانکتون خزر را در معرض نابودی قرار داده است. این شانه دار که منشأ آن از آب های شور سواحل جنوب غربی آمریکا است، نخست به دریای سیاه و سپس از طریق آب های توازن کشتی ها وارد خزر گردیده، در ده ها سال گذشته آثار زیان باری بر صنعت ماهیگیری دریای سیاه بر جای گذاشته است و حال، بیش از یک دهه است که دریای خزر را تهدید می کند. 

-آلودگی
 از آنجائی که دریای خزر محصور در خشکی است، ظرفیت تحمل آلاینده های آن نسبت به دریاهای دیگر محدودتر است. آلودگی وارده به دریای خزر یا دچار تغییرات زیست- ژئو- شیمیایی شده و یا سال ها در دریا باقی می ماند. میزان انحلال آلاینده ها در آب که در دریاهای آزاد وجود دارد، در خزر کمتر است. براساس الگوی ویژه چرخه آب در دریای خزر، آلودگی وارد شده به خزر از ولگا و سایر رودخانه های مهم و آلاینده های ناشی از فعالیت های اکتشاف و استخراج نفت در بخش های میانی دریای خزر نهایتأ در سواحل جنوبی دریا پخش و در رسوبات آن ته نشین می شود. اگرچه افزایش میزان مواد مغذی و یوتریفیکاسیون به عنوان مشکل منطقه ای در خزر مطرح نمی شود، با این وجود گزارشاتی از وجود مناطق کم اکسیژن در سواحل ایرانی خزر وجود دارد. اطلاعات کمی در مورد آلاینده های انباشته در حوضه رودخانه های ولگا و کورا وجود دارد اما رودخانه های ایرانی چون سفیدرود، گرگانرود و زرجوب که بخش اعظم مسیر خود را از مناطق شهری و صنعتی عبور می کنند و حجم بالایی از آلاینده های شهری و پساب های صنعتی را حمل کرده و به دریای خزر تخلیه می کنند، تهدیدی جدی برای محیط زیست این اکوسیستم می باشند. تجمع نسبتا بالایی از فلزات سنگین در رسوبات خزر یافت شده است، با توجه به توزیع مکانی این فلزات گمان می رود بخشی از این آلودگی ناشی از آثار زمین شناسی منطقه ای نیز باشد. غلظت مواد شیمیایی، به خصوص  "د.د.ت"  و ایندوسولفان  در حوضه آبریز خزر نگران کننده است و این امر نشانگر تداوم در استفاده از "د.د.ت" در مزارع کشاورزی است. در مطالعات سم شناسی نیز میزان بالایی از این ماده در نسوج فوک ها و ما هی های خزری گزارش شده است. غلظت بعضي از سموم حشره كش، در بدن ماهي به ميزان بسيار زيادي رسيده است. فلزات سنگين از قبيل نيكل و كروم در كبد ماهيان خاوياري به بيش از حد مجاز رسيده ودر بعضي از موارد در 90 درصد از ماهيان خاوياري بررسي شده به 13-10 برابر استاندارد جهانی رسيده است، اين امر سبب لايه لايه شدن بافت ماهيچه اي و نازك شدن جدار پوسته تخم (خاویار) شده است.

-نوسانات سطح آب دریای درخزر
سطح آب دریای خزر به طور قابل ملاحظه ای در نوسان است که به طور عمده توسط عوامل طبیعی به وجود می آید. تغییراتی در حدود 3 متر در طول 100 سال گذشته و حتی بیشتر در دوران زمین شناسی ثبت شده است. نوسانات سطح آب دریا  علاوه بر تأثیر منفی مستقیم بر تسهیلات و بناهای ساحلی، سبب تأثیرات غیرمستقیم مانند ورود آلاینده ها به دریا در زمین هایی که دچار آب گرفتگی می شوند، دگرگونی زیستگاه های ساحلی و زیر ساختارها و نابودی نی زارهای وسیع ساحلی میگردد. به علاوه امواجی که به واسطه باد یا طوفان به وجود می آیند، در پیدایش آب گرفتگی در مناطق ساحلی به خصوص در منطقه شمالی خزر، که جریان باد مناسب است، نقش مهمی ایفا می کنند. بی توجهی به نوسانات سطح آب و توسعه و تغییر کاربری مناطق ساحلی پیامدهای منفی جدی برای دریای خزر در پی خواهد داشت. یک عامل موثر دیگر در نوسانات سطح آب دریا، تبخیر است که به طور کلی بیش از یک متر در هر سال است. فعالیت های انسان ها نیز از طریق سد سازی، ایجاد خلیج های کوچک و انحراف مسیر رودخانه ها بر میزان نوسانات سطح دریا اثر گذاشته اند.

5 - در ارتباط با تاسیس مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر بفرمائید چه فعالیت‌ها و اقداماتی صورت گرفته است؟ و چه طرح‌هایی برای آینده دارید؟
ایران از جمله کشورهای حاشیه دریای خزر است که مرز آبی نسبتا گسترده ای با این حوضه داشته و در مجاورت عمیق ترین و با ارزش ترین قسمت این دریای خزر قرار گرفته است که این امر می تواند نقش بسزایی در بهره برداری پایدار و همه جانبه از این پهنه ی جغرافیایی ارزشمند  ایفا نماید. بر این اساس و با توجه به موقعیت استراتژیک دانشگاه مازندران در حاشیه دریای خزر و نیز وجود دانشکده های مرتبط با مطالعات در این زمینه از جمله  دانشکده علوم دریایی واقیانوسی، فنی و مهندسی، علوم اجتماعی، حقوق و علوم سیاسی، اقتصاد، گردشگری، هنر و معماری، علوم پایه و حضور اساتید گرانقدری که مطالعات باارزشی در حوضه اقلیمی خزر در زمینه های مختلف داشته اند، در سال 1394 بر آن شدیم به منظور ارتقاء کمی و کیفی و هدفمندسازی مطالعات مرتبط با حوضه اقلیمی خزر و با هدف ايجاد يك مرکز علمي پژوهشی براي فعاليت هاي مرتبط با این حوضه، بررسي و استفاده بهتر از منابع و پتانسیل های آن و نيز هموار كردن راه براي اتخاذ تدابير ملي دريايي كشور در توسعه و بهره برداری پایدار از آن، مرکز پژوهشی حوضه اقلیمی خزر را در دانشگاه تأسیس نماییم. در این مسیر دشوار و پر فراز و نشیب با تلاش و پیگیری مستمر ما و نیز حمایت و همراهی همه جانبه ریاست محترم دانشگاه و معاونت محترم پژوهشی دانشگاه، به لطف و امداد حضرت حق توانستیم مجوز تأسیس مرکز پژوهشی حوضه خزر را به عنوان نخستین مرکز پژوهشی دانشگاه مازندران اتخاذ نموده و شروع به فعالیت نماییم.

این مرکز در حال حاضر با دوگروه پژوهشی تحت عنوان گروه علوم و مهندسی حوضه خزر و گروه پژوهشی مطالعات حقوقی، فرهنگی و اقتصادی حوضه خزر فعالیت خود را آغاز نموده است و اهدافی هم چون : توسعه زیست فناوری های نوین دریایی، تلاش در جهت توسعه فعالیت های دانش بنیان در راستای استفاده از پتانسیل های حوضه خزری در کارآفرینی و اشتغال نیروهای تحصیل کرده و متخصص، تشکیل بانک اطلاعاتی ملی در جهت مطالعه و حفظ منابع زیستی و غیرزیستی این حوضه، پژوهش در زمينه تنگناهاي مصرف انرژي ، تعيين سهم بهينه حامل¬هاي انرژي ،تعيين سبد بهينه مصرف سوخت در بخش تقاضاي انرژي، پایش مداوم نواحی مختلف حوضه خزر به منظور شناسایی مناطق آسیب پذیر و حساس  و  فراهم آوردن تکنيک-هاي جديد جهت رديابي، ارزيابي، ذخيره، حفاظت و مديريت اکوسيستم خزری و نیز مطالعه و تحقیق در حوضه سیاست خارجی ایران در منطقه خزر و راهکارهای توسعه پایدار در این منطقه و مسائل و چالش های حقوقی مرتبط اعم از داخلی و بین المللی( با سایر کشورهای حاشیه خزر )در ابعاد گوناگون ، زیست محیطی ، اقتصادی و فرهنگی، تیپولوژی، توصیف و ریشه یابی مسائل اجتماعی خاص استان های ساحلی و توریستی حاشیه دریای خزر، تهیه طرح‌های حفاظت شهری و منطقه‌ای به منظور جلوگیری از تخریب بیش از پیش محیط زیست و ارزش‌های اکولوژیکی ناحیه ناشی از توسعه بی‌رویه شهری و ایجاد زمینه همکاری این مرکز با مراکز پژوهشی و تحقيقاتی داخل و خارج از کشور خصوصاً کشورهای حاشیه دریای خزردر جهت توسعه تحقيقات بنيادی و کاربردی در این حوضه آبریز، را در افق فعالیت های خود دنبال می نماید.

 

تهیه و تنظیم: امین حسین زاده، مترجم زبان روسی و عضو شورای علمی موسسه بین المللی مطالعات دریای خزر (IIKSS)

برچسب ها:

نظرات کاربران

ارسال نظر