چالش های توسعه روابط با ترکمنستان- اشتراکات فرهنگی را تقویت کنیم فرهنگی
رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان با برشمردن چالشهای توسعه روابط با این کشور در زمینههای مختلف و تاکید بر ضرورت تقویت آن، حل این چالشها را از طریق توسعه روابط فرهنگی میسر دانست.
«محمدجواد ابوالقاسمی» رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان، ضمن اشاره به اشتراکات فرهنگی و تاریخی دو ملت ایران و ترکمنستان، معتقد است سوء مدیریتها، عدم رعایت ضوابط و استانداردها از طرف شرکتهای ایرانی در این کشور و همچنین افزایش رقبایی که دل خوشی از ایران و انقلاب اسلامی نداشته و ندارند، موجب چالشهایی در روابط میان دو کشور شده است.
وی بر تقویت روابط فرهنگی میان دو کشور از طریق تولید پروژههای مشترک در حوزههایی مانند فیلم و موسیقی، تاکید میکند و معتقد است از این مسیر، میتوان چالشهای موجود بر سر راه توسعه روابط دوجانبه را برطرف کرد.
متن مصاحبه با رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان در زیر از نظر میگذرد:
* پیشینه روابط فرهنگی میان ایران و ترکمنستان به چه زمانی برمیگردد و در حال حاضر ما در ارتباطات و تعاملات فرهنگی با این کشور، در چه وضعیتی هستیم و چه موانعی بر سر راه توسعه این روابط وجود دارد؟
در گذشتههای نه چندان دور، مرزی بین ایران و ترکمنستان وجود نداشت و مردمانی که الان بین دو مرز زندگی میکنند، یک ریشه مشترک داشتند. اگر به ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال قبل برگردیم و ریشههای زبانی مشترک میان دو ملت را بررسی کنیم، متوجه میشویم که نگارش در این ناحیه (که امروز ترکمنستان نامیده میشود) اگرچه ترکی یا ترکمنی خوانده و نوشته میشده، اما رسمالخط آن، زبان فارسی عربی بوده است. حتی بسیاری از کتابهایی که در گذشته در آنجا وجود داشت، به زبان فارسی است. میراث فرهنگی که در این کشور هست، با میراث فرهنگی ما کاملاً مشترک است؛ قبرِ کسی مثل مختومقلی فراغی به عنوان شخصیت بسیار بزرگی که خود ترکمنها از جمله شخص رئیس جمهور ترکمنستان، او را فراتر از یک شاعر، و در حد یک مصلح و پدر معنوی خود میشناسند، در استان گلستانِ ماست که هر ساله تعداد زیادی از مردم ترکمنستان به اینجا میآیند و با آئینهای خاص و احتراماتی ویژه، قبر او را زیارت میکنند. چهرههای بزرگ دیگری هم مثل شیخ نجمالدین کبری و خواجه یوسف همدانی هستند که در ایران هم به عنوان عرفای بزرگ شناخته شده، معرِّف ما هستند و میبینیم که هم در ترکمستان وهم در ایران بسیار مورد احتراماند.
اگر تاریخ را هم مطالعه کنیم، میبینیم وقتی امام رضا(ع) از مدینه حرکت میکنند، مقصدشان مرو بوده است و در همین شهر هم سکونت میکنند و ما میدانیم که مرو امروز دومین شهر بزرگ و مهم ترکمنستان است. تمام مناظرات و بحثهای علمی که از امام رضا(ع) به جا مانده، در مرو شکل گرفته و نُضج پیدا کرده است. ایشان حدود سه سال در مرو زندگی کردهاند و اساساً در مشهد و توس نبودهاند. به دلیل همین حضور امام رضا(ع) در این منطقه (مرو)، خیرات و برکات فراوانی از ایشان به یادگار مانده است و عشق، شور و امیدی در دل مردم آنجا ایجاد کردهاند که موجب شده مردمِ امروز ترکمنستان هم با اینکه مذهبشان حنفی است، ولی عاشق امام رضا(ع) باشند. ایشان در نگاه ترکمنها به عنوان «قزل امام» (امام طلایی) محبوبِ همه ترکمنها هستند. کما اینکه رئیس جمهور ترکمنستان در پیامی که به جشنواره امام رضا(ع) صادر کرد، از ایشان به نیکی یاد کرده و توصیفهای زیاد و بسیاری زیبایی را در باب امام رضا(ع) به کار برده بود و از محققین خواسته بود که پیرامون شخصیت ایشان و آثارشان، پژوهش و غور کنند و ایشان را بهتر به مردم دنیا معرفی کنند.
همانطور که گفتم در حوزه ریشههای زبانی ما با ترکمنستان، اشتراکات زیادی وجود دارد؛ به جرئت میتوان گفت ما با ترکمنها بیش از ۳۰ درصد اشتراک در ریشههای لغت در زبان داریم. پس ما هم از حیث عقیدتی با ترکمنستان ریشههای مشترک داریم، هم از حیث زبانی و هم از حیث فرهنگ عمومی؛ این اشتراکات به حدی است که وقتی ۲ سال پیش رئیس جمهور ترکمنستان به ایران سفر کرد و در ملاقاتی که با مقام معظم رهبری داشت، ایشان به رئیس جمهور ترکمنستان گفتند که ما نه تنها با ترکمنستان همسایه هستیم، بلکه ما با هم قوم و خویش هستیم. همه اینها حکایت از پیوندها و ریشههای مشترک فکری و معنوی میان دو ملت و دو کشور دارد.
در دوران شوروی و حکومت کمونیستی هم اگرچه مرزهای میان دو کشور بسته میشود، اما ارتباط میان دو ملت از بین نمیرود و حتی بسیاری از آثاری که در آنجا ترجمه میشود، حاصل کارِ ایرانیانی است که قبلاً به این سرزمین رفتهاند و خواسته یا ناخواسته در آنجا ماندهاند. البته متاسفانه آن نسل که در میانشان افراد محقق و صاحب نام زیادی هم به چشم میخورد و تحقیقات زیادی را از جمله پیرامون شخصیت و اشعار مختومقلی فراغی انجام داده بودند، دیگر در حال انقراض است. حتی در همان دوران هم تا جایی که امکانش وجود داشت، زیارت امام رضا(ع) از سوی ترکمنها انجام میشد. پس از فروپاشی شوروی و استقلال ترکمنستان نیز، ایران اولین (و البته شاید به روایتی بعد از ترکیه، دومین) کشوری بود که استقلال ترکمنستان را به رسمیت شناخت و این مسئله در خاطر ترکمنها باقی مانده است.
البته بعد از رسیدن ترکمنستان به استقلال، این کشور گرفتار مشکلات زیادی شد اما کماکان ارتباطات بسیار خوبی میان دو دولت و دو ملت وجود داشت و مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت و آقای صفر مراد نیازوف رئیس جمهور وقت ترکمنستان، تعاملات نزدیکی با یکدیگر داشتند؛ گفته میشود بین ۵۰ تا ۶۰ بار سفر میان این دو رئیس جمهور انجام شد (البته سفر به ترکمنستان جزء اولین سفرهای خارجی آقای دکتر روحانی هم بود). آن زمان به واقع، عصر طلایی ارتباطات میان ایران و ترکمنستان بود؛ در همین دوره بود که آنها امکانات خوبی برای توسعه روابط فیمابین، در اختیار جمهوری اسلامی ایران گذاشتند و حتی زمین بسیار مناسبی را برای احداث ساختمان رایزنی فرهنگی ایران در یکی از بهترین نقاط عشق آباد اختصاص دادند. البته در مشکلاتی هم که آنها دست به گریبانش شدند، ایران حمایتهای خود را از ترکمنستان دریغ نکرد؛ در مقطعی، قحطسالی بسیار سنگینی در ترکمنستان رخ داد و آرد در این کشور تمام شده بود، وزیر امور خارجه ترکمنستان شبانه به ایران آمد و درخواستش را به طرف ایرانی مطرح میکند و بلافاصله رئیس جمهور وقت دستور حرکت کامیونهای آرد را به سمت ترکمنستان صادر میکند.
* اگر ممکن است به بخش دوم سوال هم بپردازیم؛ وضعیت فعلی روابط فرهنگی ما با ترکمنستان چگونه است و آیا موانع یا چالش خاصی سر راه توسعه این تعاملات وجود دارد؟
متاسفانه به دلایل مختلف از جمله سوء مدیریتهایی که برخی هم از ناحیه ما صورت گرفته است و یا رعایت نکردن بعضی از ضوابط و استانداردها از طرف شرکتهای ایرانی که در این چند دهه در ترکمنستان فعال شدند و شاید هم تا حدودی به خاطر رقبای دیگری که دل خوشی از ایران و انقلاب اسلامی نداشته و ندارند، به تدریج روابط اقتصادی میان دو کشور تقلیل پیدا کرد و متاسفانه روابط اقتصادی دو کشور در حال حاضر بسیار بسیار اُفت کرده است و این یکی از مشکلات و چالشهای اساسی است که الان وجود دارد. از طرف دیگر از آنجا که ایران از ترکمنستان برق و گاز میخرد و به خاطر تحریمها و برخی از اختلاف نظرها، مشکلاتی در پرداخت قراردادهای مربوط به آن از طرف ما به ترکمنستان به وجود آمد، مقداری دلخوری نسبت به شرکتهای ایرانی طرف قرارداد در آنها به وجود آمده است و به خاطر همین گرههای اقتصادی، روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور هم تا حدودی تحت تاثیر قرار گرفته و بر آن سایه انداخته است.
شما میدانید که ما بعد از عراق، طولانیترین مرز مشترک را در میان کشورهای همسایه، با ترکمنستان داریم که استانهای خراسان رضوی، خراسان شمالی، گلستان در مرز خاکی و مازرندان در مرز دریایی قرار دارند. ترکمنستان به دلیل اینکه دالانی است برای دسترسی سایر کشورها به آبهای گرم، از اهمیت ژئوپلتیکی بالایی برخوردار است. کشورهای خارجی از جمله ترکیه در این سالها حضور متراکم و گستردهای از بسیاری جهات به ویژه حوزههای اقتصادی، در ترکمنستان داشتهاند و قراردادهای سنگینی به میزان حدود ۴ میلیارد دلار و یا حتی بیشتر، در حدود ۵ میلیارد دلار برای ساخت پروژههایی مانند فرودگاه بینالمللی و استادیوم ورزشی در ترکمنستان، با این کشور منعقد کرده است در صورتی که اگر درست مدیریت میشد، این قراردادها باید با ایران منعقد میشد.
* اگر فرض بگیریم که این گرههای اقتصادی برطرف خواهند شد، آیا زمینه برای تداوم فعالیتهای فرهنگی کماکان باقی است و آیا ایران خواهد توانست تعامل فرهنگی خود را با ترکمنستان به شکلی ویژه استمرار ببخشد و این بار از این طریق، روابط اقتصادی موفق چند دهه قبل خود را با این کشور احیا کند و به عصرِ به گفته شما «طلایی» روابط دوجانبه بازگردد؟
البته روابط فرهنگی ما با ترکمنستان در حال حاضر بسیار خوب است. به عنوان مثال سال گذشته هفته فرهنگی ترکمنستان در ایران با حضور بیش از ۵۰ نفر از هنرمندان و چهرههای فرهنگی این کشور برگزار شد که افتتاحیه آن در تالار وحدت و اختتامیهاش در برج میلاد بود. همچنین سال قبل هفته فرهنگی ایران در ترکمنستان برگزار شد و آنها هم برای ما سنگ تمام گذاشتند. امسال هم هفته فرهنگی ایران در ترکمنستان مجدداً برگزار شد و شخص رییس جمهوری ترکمنستان برای برگزاری شکوهمند هفته ایران در تر کمنستان و گسترش روابط علمی و فرهنگی با ایران تاکید و دستورهای خاص اجرایی هم صادر کرد. در سال قبل زائران مختومقلی بالغ بر ۹۰ نفر به ایران آمدند و برخلاف سالهای قبل، هیچگونه مشکلی در سفر آنها به ایران وجود نداشت و مورد استقبال مسؤلان محلی قرار گرفتند و برنامههایشان به خوبی انجام شد. متقابلاً آنها هم در برگزاری جشنواره امام رضا(ع) که در اقامتگاه حضرت در مرو برگزار شد، برای ما تسهیلاتی ایجاد کردند و ما هم مراسم خود را به خوبی انجام دادیم.
ما به عنوان رایزنی فرهنگی ایران در ترکمنستان، کارهای زیادی را در حوزههایی مانند آموزش زبان فارسی انجام میدهیم و اکنون بیش از ۳۵۰ فارسیآموز در ۱۲ مقطع زبان فارسی مشغول تحصیل هستند و تاکنون صدها نفر فارغ التحصیل شده و در جاهای مختلف مشغول خدمت و کار هستند. خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران هم اعلام کرده که در صورت تمایل طرف ترکمنی امکان فعال شدن بخش آموزش زبان ترکمنی در ایران وجود دارد وحتی برخی از دانشگاه ها نیز آماده همکاری هستند.
علیرغم هجمههای فرهنگی زیادی که علیه ترکمنها در دوران شوروی سابق وجود داشته، آنها اصالت فرهنگی خود را حفظ کردهاند. نظام رسمی ترکمنستان مایل نیست در این کشور بی بند و باری فرهنگی به وجود بیاید، بلکه تمایل دارد که همان رسم و رسومات قومی و قبیلهای در این کشور حفظ شود. آنها یعنی سیاستمداران و عقلا و مصلحان ترکمنستان، به همین دلایل، چندان مایل نیستند که غربیها نفوذ زیادی در این کشور پیدا کنند و به همین خاطر، از برنامههای فرهنگی، هنری، موسیقی و فیلم ایرانی، استقبال زیادی میکنند چون به گفته خودشان، این قبیل آثار [آثار فرهنگی و هنری ایران] به دنبال فاسد کردن کودکان و نوجوانان ترکمن نیست.
* با توجه به علاقهمندی که به فرهنگ ایرانی در ترکمنستان به چشم میخورد، فکر میکنید چقدر زمینه تولید آثار فرهنگی و هنری مشترک از قبیل فیلم و سریالهای تلویزیونی میان دو کشور فراهم است؟
متاسفانه به رغم پیگیریهایی که انجام دادهایم، اما به دلایل مختلف نتوانستهایم باب فعالیتهای مشترک تولیدی فرهنگی را با ترکمنستان باز کنیم. واقعیت این است که در این رابطه، ما در دو، سه حوزه، خیلی موفق نبودهایم؛ یکی ارتباطات علمی و دانشگاهی است. حتی در دیداری که با وزیر امور خارجه ترکمنستان داشتیم، ایشان هم تاکید میکرد که روابط فرهنگی ایران و ترکمنستان بسیار خوب است ولی ارتباطات علمی و فناوری و دانشگاهی میان دو کشور وجود ندارد.
حوزه دوم، مسائل مربوط به میراث فرهنگی و باستانشناسی است؛ ما در این زمینه میتوانیم موفقیتهای مشترکی کسب کنیم اما هنوز بابِ آن گشوده نشده است. همچنین است درباره فیلمهای مشترک و غیره که البته امید میرود با توجه به تغییر رویکردها و تاکید اخیر ریاست جمهوری ترکمنستان این مشکل بر طرف و فعالیتهای علمی و فرهنگی - هنری تولیدی افزایش یابد.
* شما تا سال گذشته معاون امور بینالملل سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی بودید. در آن دوره هفته فرهنگی ایران در ترکمنستان برگزار شد. در این دوره هم که به عنوان رایزن فرهنگی ایران در این کشور فعالیت میکنید، شاهد برگزاری یک هفته فرهنگی دیگر از ایران در ترکمنستان بودیم. در هر دو دوره هم رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در برنامهها حضور پیدا کرد که اگر این مسئله را در کنار این موضوع که به هر حال تعداد هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای دیگر بسیار کم است، قرار دهیم، به اهمیت روابط فرهنگی با ترکمنستان پی خواهیم برد. در چنین وضعیتی، چرا این همکاریهای فرهنگی از حد اعزام چند گروه فرهنگی و هنری به ترکمنستان و یا متقابلاً میزبانی از هنرمندان این کشور در ایران، فراتر نمیرود؟
البته الان از یک اعزام ساده، فراتر است. این هفتههای فرهنگی در واقع یک جریان است و یک سال برای آن کار میشود تا این نتایج به دست بیاید. در امسال هفته فرهنگی با شکوهی با حضور هنرمندانی از استانهای فارس و آذربایجان شرقی در ترکمنستان برگزار شد. این برنامه مجموعهای بود از موسیقی آئینی، صنایع دستی فاخر، نشستهای علمی و هنری، جشنواره و نمایش فیلم ایرانی، جشنواره غذای ایرانی، نمایشگاههای خط، نقاشی، مجسمه سازی، معرق، امور هنری ویژه کودکان و نوجوانان و دیگر رشتههای هنر ی و فرهنگی به گونهای که در طول چهار روز تمامی رسانههای تصویری و مکتوب ترکمنستان برنامهها را پوشش دادند که گزارش کامل آن در سطح خبر گزاریهای ایران نیز ارائه شده ولی به دلیل نبودن نمایندهای از خبرگزاری صدا و سیما متاسفانه پوشش تصویری مناسب در ایران از آن داده نشد.
* به نظر میرسد موسیقی که علاقهمندی مشترک دو قوم ایرانی و ترکمنی است، یکی از ظرفیتهای اصلی در پیوند دادن دو ملت بوده است. به عنوان مثال خطهای مانند خراسان که با ترکمنستان همجوار است، از حیث موسیقی نواحی، بسیار غنی است و خاک آن به خاک ملودی خیز معروف است. رایزنی فرهنگی ایران در ترکمنستان برای تعاملات دوجانبه میان گروههای بزرگ موسیقی دو کشور، چه اقداماتی انجام داده است؟ آیا از این قبیل فرصتها برای پیوند بدنه هنری و موسیقایی این دو سرزمین هنرخیز به خوبی استفاده شده است؟
اساساً یکی از اهداف اصلی برگزاری هفتههای فرهنگی در دو کشور، تامین خوراک فرهنگی و به ویژه موسیقایی دو کشور است. خوشبختانه در این سالها چندین گروه مشترک موسیقی میان ایران و ترکمنستان تشکیل شده و در برنامههای گوناگون به اجرای برنامه صحنهای پرداختهاند. اصولاً هفته فرهنگی یک فرصت ویژه برای تعمیق این تعاملات است.
البته در برنامهمان تولید یک برنامه مشترک را در دستور کار قرار دادهایم که امیدوارم به نتیجه برسد و از آن رونمایی کنیم البته این را هم بگویم که ارتباطات مردمی میان دو کشور، چندان موفق نبوده و به عبارت دقیقتر، پا نگرفته است، بلکه عمده ارتباطات میان دو کشور، به شکل رسمی انجام شده و میشود و ما در انتظار روزی هستیم که همه مردم به ویژه اهل علم و فرهنگ و هنر هر دو کشور بتوانند با هم بدون دغدغه ارتباط برقرار کنند و رفت و آمد نمایند.
* در ارتباط با مهاجرت ایرانیها به ترکمنستان و سایر کشورهایی که بعد از فروپاشی شوروی ایجاد شدند، ما وقتی کتابهایی مانند «کسی در ماگدان پیر نمیشود» و یا «اجاق سرد همسایه» را میخوانیم، متوجه میشویم که خیلی از ایرانیها از طریق مرز خراسانِ بزرگ آن دوره وارد شوروی یا همان به گفته خودشان «بهشتِ استالینی» و «بهشت دایی یوسف» شده بودند. آنها البته به محض ورود به خاک شوروی، با واقعیت رو به رو میشوند و مثلاً متوجه میشوند که حکومت استالین میخواهد آنها را به اردوگاههای کار اجباری تبعید کند و وادارشان کند که کار کنند. با این مقدمه مختصر، مایلم کمی درباره وضعیت ایرانیهای ترکمنستان توضیح بدهید؛ اینکه جمعیتشان چقدر است؟ به چه کارهایی اشتغال دارند؟ عموماً از چه کاست یا طبقهای هستند؟ سوال اساسی دیگر این است که چرا آنها حتی وقتی ترکمنستان هم به استقلال میرسد، تلاش نمیکنند به ایران برگردند و هنوز هم در آنجا ماندهاند؟
واقعیت این است که نسل اولیه ایرانیان مهاجر به ترکمنستان که بیش از ۸۰ سال قبل به این کشور رفتند، تقریباً تمام شدهاند و این نسل از بین رفته است. به هر حال طبیعی است آنها زمانی که به شوروی رفتند، عموماً جوان و میانسال بودند و لذا بسیاریشان، همانجا تشکیل خانواده دادهاند و به نوعی شهروند آنجا شدهاند و به همین خاطر زیاد انگیزهای ندارند که به موطن اصلیشان برگردند. به هر حال مسائل مربوط به زندگی و معیشت افراد و وابستگیهایی که عمدتاً از طریق شغل و کار برای آنها به کشور مقصد به وجود آمده است، این انگیزه را کمتر و کمتر هم کرده است و به عبارت دیگر آنها به آنجا خو گرفتهاند و دیگر بومیِ ترکمنستان به حساب میآیند.
* رایزنی فرهنگی ایران، برای حفظ این عُلقهها به سرزمین مادری در ایرانیان ساکن ترکمنستان، چه کارهای انجام داده است یا انجام خواهد داد؟
ارتباط ما با آنها تقریباً برقرار است. بخشی از مدرسین ما در رایزنی و یا بخشی از رابطین و فعالین ما در سفارت کشورمان در ترکمنستان، از همین ایرانیان ساکن این کشور هستند. البته تعداد ایرانیان ساکن ترکمنستان زیاد نیست و ما هم به سختی میتوانیم آنها را پیدا کنیم. ضمن اینکه به هر حال تحولاتی که به خصوص در حوزه خط و زبان در ترکمنستان پدید آمده است، ارتباط بین نسلی را در این کشور دچار مشکل کرده است. اما بنده به عنوان رایزن فرهنگی ایران در ترکمنستان همین جا هم اعلام میکنم که دَرِ رایزنی به روی تمامی ایرانیان ساکن ترکمنستان و دیگر شهروندان عزیز ترکمن و غیرترکمن باز است و ما در برقراری ارتباط با هموطنانمان هیچگونه گزینش و محدودیتی اِعمال نخواهیم کرد.
اما همانطور که گفتم تعداد ایرانیها در ترکمنستان زیاد نیست و شاید از ۴۰ خانوار بیشتر تجاوز نکند که اغلب آنها تاجر هستند و عمدتاً هم در حوالی مرو و بایرام علی، سکونت دارند. ما همه آنها را برای تمام برنامههای ملی و مذهبی، دعوت میکنیم. البته بجز این تعداد، کسانی هستند که نژادشان فارس است و البته دیگر ایرانی به حساب نمیآیند؛ شاید جمعیت آنها (ترکمنهای با نژاد فارس) از ۳۰ هزار نفر هم بیشتر شود.
منبع: مهر
نظرات کاربران