صدای پای جنگ سرد تحولات سیاسی و نظامی
اختلافات مسکو و واشنگتن بر سر سوریه، این روزها بیش از هر زمان دیگری روابط دوران جنگ سرد میان دو قدرت جهانی را به ذهن متبادر میکند؛ تنشها، کشمکشها و رقابتها میان ایالات متحده آمریکا و روسیه در میدان رقابتی به نام «سوریه» بسیار بالا گرفته است. با اعلام تعلیق توافقنامه هستهای میان روسیه و آمریکا توسط ولادیمیر پوتین، مشخص شد که مسکو در قبال واشنگتن شمشیر را از رو بسته و از هیچ اقدامی در حوزه رقابت با رقیب دوران جنگ سرد خود فروگذار نخواهد کرد.
طی پنج سالی که از آغاز ناآرامیها در سوریه سپری میشود، ایالات متحده آمریکا و روسیه گاه در کنار هم و گاه در مقابل هم در صحنه بحران سوریه حضور داشتهاند. شاید نقطه عطف همکاریهای دو قدرت در سوریه را بتوان دستیابی به توافق برای آتش بس در سوریه دانست؛ توافقی که حتی یک ماه هم دوام نیاورد و آمریکا روز دوشنبه 12 مهر ضمن متهم کردن روسیه به عدم پایبندی به تعهدات توافق آتش بس در سوریه اعلام کرد گفتوگوهای دیپلماتیک با مسکو با هدف یافتن راه حلی برای پایان دادن به جنگ داخلی در سوریه را تعلیق کرده است. جان کربی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که «ایالات متحده شرکت در کانال ارتباطی دوجانبه با روسیه را که برای حفظ توافق ترک مخاصمه (در سوریه) برقرار شده بود، به حالت تعلیق در آورده است.» به گفته آمریکا و هم پیمانانش، ادامه حملات نیروهای روسیه و سوریه در شهر حلب، موجب شد آتش بس یک هفتهای، که از روز ۲۲ شهریور با هدف ارسال کمکهای انساندوستانه به مردم حلب آغاز شد، بدون موفقیت به پایان برسد. پیشتر نیز درپی تشدید حملات ارتش اسد و نظاميان روس به حلب پس از پایان آتش بس، جان کری با این هشدار که گفتوگوها با روسیه در مورد سوریه در آستانه تعلیق است از بررسی گزینههای جایگزین خبر داده بود. گزینههای جایگزینی که بتواند به نوعی روسیه را در میدان سوریه تضعیف کند که از جمله افزایش تحریمها علیه مسکو و یا ورود نظامی آمریکا به صحنه سوریه قابل ذکر است. پیشتر نیز سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هشدار داده بود که در صورت شکست در دستیابی به راه حلی برای سوریه، واشنگتن «اعمال تحریمهای بیشتر» علیه مسکو را بررسی خواهد کرد.
► نقاط اختلاف مسکو واشنگتن
اختلافات آمریکا و روسیه از پیش از توافق و حتی طی پیگیری آن در مورد سوریه بسیار زیاد بود؛ از یک سو آنها در مورد گروههای تروریستی که باید هدف حمله قرار گیرند تفاهم نداشتند و مسئولان آمریکایی معتقد بودند که ادامه مذاکرات با روسیه با تشدید عملیات میدانی در سوریه دشوار است و از سوی دیگر وزارت دفاع روسیه نفوذ آمریکا بر فعالیتهای تروریستها در سوریه را بسیار زیاد دانسته است. درواقع پوتین معتقد است که هر کس با بشار اسد مخالف است دشمن به شمار میرود و میتوانند به آنها حمله کنند ولی آمریکا از برخی گروههای مخالف بشار اسد حمایت میکند و مخالف اقدامات نظامی روسیه علیه آن گروههاست. وزارت خارجه روسیه نیز با صدور بیانیهای در پی تصمیم آمریکا برای تعلیق همکاری در سوریه اعلام کرد که واشنگتن هرگز جبهه النصره را واقعا تحت فشار قرار نداد و تلاشی برای موفقیت طرح صلح نکرد و هیچ اقدامی هم علیه شبهنظامیانش انجام نداد. پس از آتشبسی که برای فروکش کردن اوضاع در سوریه میان واشنگتن- مسکو منعقد شد بسیاری تصور میکردند با یک تیر چند نشان زده شده است یعنی از یکسو روابط این دو کشور به سوی ثبات بیشتر پیش میرود و این احتمال مطرح شد که دو طرف قضایای اوکراین را در سوریه رفع و رجوع کنند. از سوی دیگر، تصور بر این بود که تنشها در سوریه فروکش خواهد کرد. با این حال، 48 ساعت پس از آتشبس اولین ضربه بر پیکر این توافق وارد شد آنجا که جنگندههای آمریکایی مواضع ارتش سوریه را بمباران کردند. اگرچه واشنگتن اعلام کرد با تماس فرماندهان روسی با مرکز فرماندهی سوریه در قطر بلافاصله حملات متوقف شد؛ اما دمشق معتقد است یک ساعت به شدت مواضع ارتش این کشور از سوی آمریکا هدف قرار گرفت.
دومین ضربه بر پیکر آتشبس شکننده هم زمانی وارد شد که قرار شد کاروانهای امدادی کمکهای خود به سوریهای محاصره شده در حلب را از سر گیرند. در اینجا جنگندههای روسی با پرواز بر فراز کامیونهای امدادی 18 دستگاه از آنها را بمباران کردند. استدلال روسیه این بود که برخی عناصر داعش و النصره در میان این کاروان حضور داشتند. مخالفان معتقد بودند که مسکو به تلافی حمله آمریکا به مواضع ارتش سوریه این کاروان را بمباران کرد تا این پیام را به واشنگتن منتقل کند که «هر کنشی یک واکنش بهدنبال دارد.» برخی تحلیلگران معتقدند تعلیق توافق هستهای میان مسکو- واشنگتن در ادامه سلسله تنشهایی است که میان دو کشور جریان دارد. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه روز دوشنبه (۳ اکتبر/ ۱۲ مهر) با امضای حکمی، توافقنامه اتمی با آمریکا در زمینه کاهش ذخایر پلوتونیوم دو طرف را به حالت تعلیق درآورد. پوتین علت تصمیم خود را "کنشهای غیردوستانه" ایالات متحده آمریکا علیه "ثبات استراتژیک فدراسیون روسیه" اعلام کرده است. برخی معتقدند این وضعیت نشانگر آغاز بحرانی جدید در میان قدرتهای جهانی است که محصول بحران سوریه است. اکنون سوریه به جولانگاه قدرتها تبدیل شده است. همچنین به گفته ژنرال دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا، اگر اوضاع در سوریه کنترل نشود احتمال وقوع جنگ جهانی سوم وجود دارد.
► سردرگمی کاخ سفید
از سوی دیگر تصمیم گیری دولت باراک اوباما در واپسین هفتههای حضور در کاخ سفید در خصوص سوریه نیز بسیار دشوار شده است. اوباما در قبال روسیه و سوریه با دو گزینه روبرو است؛ نخست اینکه میتواند سیاست مشت آهنین را به کار ببرد که در این رابطه حمله نظامی به سوریه مدنظر است. البته چنین اقدامی خیلی مدنظر کاخ سفید نیست و تنها بخشهایی از پنتاگون چنین طرحی را مطرح کردهاند. درواقع کاخ سفید رویکرد سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی را ترجیح میدهد. گزینه دیگر دولت اوباما در قبال مسئله سوریه و رقابتها با روسیه نیز دست به عصا راه رفتن در دوره باقی مانده از ریاست جمهوری دموکراتهاست. لذا در آمریکا گروهی که معتقد به رویکرد نظامی سخت هستند که ظاهرا در آژانسهای امنیتی آمریکا حضور دارند و گروهی که معتقد به راهکار سیاسی هستند و عمدتا در وزارت خارجه و کاخ سفید هستند. همچنین جان کری، وزیر خارجه آمریکا تاکید دارد، به تلاشهای خود به منظور دستیابی به راه حل دیپلماتیک ادامه خواهد داد و تعلیق همکاری دوجانبه با روسیه به معنای بستن تمامی درها به روی هرگونه تحرک و تلاش دیگر نیست اما راهکار نظامی نیز مد نظر است. اما نیویورک تایمز در گزارشی از احتمال بکارگیری گزینه نظامی و حملات هوایی محدود و هدفمند در کوتاه مدت علیه نیروهای اسد خبر داده و نوشته واشنگتن میخواهد از این طریق مانع از تسلط روسیه بر حلب شود. این در حالی است که جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید، آب پاکی را بر روی دست نیویورک تایمز ریخت و گفت به نفع آمریکا نیست که ارتش سوریه را هدف قرار دهد چرا که آن موجب تنش با روسیه خواهد شد. همچنین در پی تهدیدات مسئولان آمریکایی به در پیش گرفتن گزینههای دیگری در تعامل با بحران سوریه، وزارت خارجه روسیه هشدار داد که هرگونه حمله نظامی مستقیم آمریکا به نظام سوریه پیامدهای وخیمی برای کل خاورمیانه به دنبال خواهد داشت.
"علی بیگدلی" کارشناس مسائل بین الملل و استاد دانشگاه درباره احتمال حمله نظامی به سوریه در دوره حضور اوباما در کاخ سفید، آن را صفر درصد دانست و گفت رئیس جمهور دموکرات آمریکا رضایت نخواهد داد که در کمتر از 2 ماه باقی مانده تا پایان دوران ریاست جمهوری اش خود را گرفتار یک جنگ نامشخص کند. از سوی دیگر اوباما اهل جنگ و درگیری نظامی نیست و یکی از برندگان جایزه صلح نوبل بوده است. بیگدلی به تلاشها و فشارهای کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بر دولت اوباما با هدف حمله نظامی علیه سوریه اشاره کرد و افزود اما آنها در نهایت تا به امروز کاری از پیش نبردند و این مسئله به سردی روابط واشنگتن و پایتختهای عربی انجامید. این کارشناس معتقد است اگر دونالد ترامپ پیروز انتخابات آمریکا باشد بعید است که جنگی در سوریه انجام گیرد چرا که ترامپ با عربستان سعودی اختلافات گستردهای دارد. اما در مورد هیلاری کلینتون نمیتوان اظهار نظر کرد زیرا او روابط نزدیکی با سعودیها دارد و ممکن است برای جلب نظر اعراب دست به اقداماتی بزند.
► انتخابات آمریکا، فرصتی برای پوتین
در این میان بر اساس برخی گزارشها پوتین نیز به دنبال فرصتی است تا در هفتههای پیش و پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا که به نوعی روزهای بی عملی رئیس جمهور است، بتواند تحقق اهدافش در سوریه را سرعت ببخشد. نیویورک تایمز در این رابطه مینویسد استراتژی ولادیمیر پوتین «پیشروی تهاجمی» و «باز کردن پنجره فرصتهاست». در واقع، پوتین قصد دارد در این مدت زمان باقی مانده تا 8 نوامبر (18 آبان ماه) فرصت را غنیمت شمارد و امتیازات لازم را به دست آورد.ارزیابیهای رئیس جمهور روسیه بر این مبناست که اوباما در این مدت کوتاه باقی مانده از ریاست جمهوری اش دست به مداخله نظامی در سوریه نخواهد زد و دولت بعدی نیز تا زمان استقرار کامل در کاخ سفید نمیتواند سیاست مشخصی را در قبال سوریه در دستور کار قرار دهد. با این تحلیلها، سیاستمداران روس اکنون فرصت را به نفع خود میدانند و درصدد آن هستند تا در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مقاصد تعریف شده خود در سوریه را با سرعت پیش ببرند. برخی کارشناسان این مسئله را مطرح میکنند که پوتین در پی آن است که رئیس جمهور بعدی آمریکا را در عمل انجام شده قرار دهد و هدف روسیه این است که به ارتش اسد در بازپس گیری حلب کمک کند تا به این وسیله مسکو برای آینده سوریه دست بازتری برای مذاکره با رییس جمهور بعدی آمریکا داشته باشد.
► اهداف روسیه در سوریه
باید درنظر داشت که سوریه برای مسکو اهمیت زیادی دارد و روسیه نمیخواهد سوریه را از دست بدهد. دلایل اهمیت سوریه برای روسیه را نیز میتوان در چند عامل برشمارد؛ نخست بحث منافع استراتژیک روسیه داخل سوریه است که همه میدانند به هر حال پایگاه دریایی طرطوس که روسها در سوریه در اختیار دارند تنها پایگاه نظامی روسیه در خارج از حوزه اتحاد جماهیر شوروی سابق است. طبیعی است چنین پایگاهی در دریای مدیترانه به لحاظ استراتژیک برای روسیه از اهمیت بالایی برخوردار است و حفظ آن میتواند در جهت حفظ قدرت روسیه در سطح بین الملل بسیار موثر باشد. بنابراین اولین مسئله برای روسیه حفظ و تضمین منافعی است که روسیه در سوریه دارد. در این میان ابعاد اقتصادی و پیوندهای تاریخی که میان روسیه و سوریه وجود دارد نیز مزید بر علت شده تا نوع نگاه روسیه به دمشق یک نگاه جدی باشد.
"محمود شوری" مدیر گروه روسیه و آسیای مرکزی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام در این باره میگوید: "سوریه به لحاظ تاریخی همیشه پایگاهی بوده که روسیه از طریق آن در حوزه خاورمیانه وارد عمل میشد و نقش آفرینی میکرد. از زمان اتحاد جماهیر شوروی شاهد چنین مناسباتی میان دو کشور هستیم و از آن زمان روسیه از طریق سوریه دست به نوعی موازنه گری بین اعراب و رژیم اسرائیل زده است. بعد از فروپاشی شوروی هم دقیقا همین اتفاق افتاد و سوریه به نوعی دروازه ورود روسیه به مهمترین مسئله خاورمیانه یعنی مسئله فلسطین به شمار میرفت. بنابراین روس ها به لحاظ منطقهای ناگزیر هستند که سوریه را حفظ کنند."
اما در یک بستر بزرگتر و در سطح بین المللی، سوریه تنها کشوری است که خارج از حوزه اتحاد جماهیر شوروی برای روسها باقی مانده است تا از طریق آن در سطح بین المللی نوعی بازی را با آمریکا و مجموعه غرب داشته باشد و سوریه به موضوعی در تعاملات کلان روسیه و آمریکا تبدیل شده است. بعد از این که مسئله لیبی برای روسها از بین رفت و عراق هم بعد از فروپاشی صدام دیگر ارتباط نزدیکی با روسیه نداشت، سوریه تنها کشوری بود که روسها علاقه مند به حفظ آن بودند. همچنین با توجه به بحران اوکراین این موضوع تشدید شد و روسها علاقه مند هستند که هرنوع فشاری که از طریق اوکراین به کشورشان وارد میشود را از طریق سوریه جبران کنند و عمل متقابلی در سطح بینالملل با غرب داشته باشند.
► سوریه گروگان مسکو
علی بیگدلی نیز در این خصوص معتقد است پس از آنکه روسیه شبه جزیره کریمه در شرق اوکراین را به تصرف خود درآورد از سوی آمریکا و متحدانش تحریم شد و ناتو نیز تا پشت دیوارهای روسیه پیش روی کرد. بنابراین پوتین نیز وارد سوریه شد و تلاش کرد تا قدرت را در این کشور به دست بگیرد. اکنون سوریه به نوعی گروگان مسکو است تا بتواند مشکلاتش را با غرب حل و فصل کند. از سوی دیگر عربستان سعودی نیز به شدت آمریکا را تحت فشار قرار داده تا اقدامی انجام دهد که بشار اسد از سوریه خارج شود؛ مسئلهای که به هیچ عنوان مورد موافقیت مسکو نخواهد بود. بنابراین سوریه گروگانی در دست پوتین است برای حل مشکلاتش با آمریکا.
► آینده روابط
در مورد آینده روابط روسیه و آمریکا همواره باید توجه داشت که این دو قدرت اگر چه ممکن است در مورد یا مواردی با یکدیگر اختلاف داشته باشند و حتی در تقابل با یکدیگر قرار بگیرند، اما همواره درهایی را برای همکاریهای مشترک با یکدیگر حفظ کردهاند. تاریخ روابط خارجی کرملین و کاخ سفید نشان میدهد که هیچگاه تیرگی همه جانبه در روابط مسکو-واشنگتن بسیار طولانی نبوده است و دو کشور و به خصوص روسها بر همکاریهای مشترک تاکید داشتهاند. همین همکاریهای مشترک سبب پیدایش گفتگو و مذاکره در نقاط تقابل میشود.
"احمد وخشیته" دانشجوی دکتری علوم سیاسی در دانشگاه دوستی ملل روسیه و سردبیر دیدبان روسیه در این خصوص معتقد است: "در زمان کنونی هزینههای بحران اوکراین و تحریمهای ضد روسی که بر اثر الحاق کریمه شکل گرفت از یک سو و کاهش قیمت نفت و طولانی شدن بحران سوریه از سوی دیگر سبب شده تا فضای یکه تازی روسها کاهش بیابد و بار دیگر عزم خود را برای گفتگو جزم کنند؛ در این میان البته به نظر میرسد از فرصت تغییر رییس جمهور در آمریکا بهره جویند تا برخی سیاستهای آنی خود را در سوریه، اعمال کنند. اما در مجموع باید توجه داشت که سیاست خارجی روسیه در دوران پوتین مبتنی بر حس ناسیونالیستی مردم این کشور و استفاده از فرصتها در راستای منافع ملی است. به همین سبب در موضوع الحاق کریمه با تمام قوا وارد شد ولی در موضوع سوریه با احتیاط عمل میکند و شاید به حفظ پایگاه خود در طرطوس و روی کار بودن دولتی که ملاحظات کرملین را نیز توجه داشته باشد، کفایت کند. باید توجه داشت عدم تاثیرگذاری ایدئولوژی در سیاست خارجی کرملین سبب میشود تا به اصطلاح ما ایرانیان، روسها معامله گر باشند. اما واقعیت آن است که روسها میخواهند با کمترین هزینه، بیشترین فایده را کسب کنند و لازمه این سیاست، تقابل مطلق با ایالات متحده آمریکا نیست".
► نبرد فرسایشی
از سوی دیگر هرچه تنشها میان آمریکا و روسیه به عنوان دو بازیگر اصلی در سوریه افزایش پیدا کند، این مسئله بر وضعیت میدانی این کشور تاثیراتی سوئی بر جای خواهد گذاشت و احتمالا صحنه درگیریها در این کشور را با چشمانداز تاریک تر و مبهم تری روبرو خواهد کرد. در حال حاضر حضور دهها گروه تروریستی مخالف اسد در سوریه و همچنین تعدد بازیگران خارجی به اندازه کافی بحران در این کشور را پیچیده کرده است اما اگر روسیه و آمریکا بخواهند از صحنه سوریه برای زهر چشم گرفتن از یکدیگر استفاده کنند این مسئله منجر به سردرگمی کلاف بحران در این کشور جنگ زده خواهد شد.
"افشار سلیمانی" سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان در رابطه با چشم انداز تنشهای میان مسکو و واشنگتن گفت: "مجموعه تحولات ميدانی سوریه و کنشها و واکنشهای موجود ميان کاخ کرملین و کاخ سفید با توجه به مولفههای قدرت ملی این دو بازیگر و سایر بازیگران صحنه و همينطور وزن ائتلافهای موجود در دو سوی ماجرا یعنی متحدین مخالف بشار اسد و متفقین حامی او نشان میدهد که حتی اگر حلب توسط نظاميان دولت سوریه و حامیان روسی و غيرروسياش آزاد شود، این به معني پایان جنگ در سوریه نخواهد بود و نبردها در این کشور فرسایشی ترخواهد شد. در نهایت با توجه به اینکه روسیه، شوروی سابق نیست، توان بازیهای دوران نظام دوقطبی را ندارد، تاکید کرملین بر دکترین نظامی مبتنی بر استفاده از سلاحهای هستهای بلوفي بیش نیست و روسیه توان اقتصادی و امنیتی فرسایشی تر شدن جنگ و حضور در سوریه را نخواهد داشت، احتمال مصالحه این کشور با آمریکا در سوريه اندک است." به گفته این کارشناس به نظر میرسد مسکو قصد دارد از فضای انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا بهره برداری کند؛ اما با توجه به سیستمی بودن نظام حکومتی آمریکا، بعید است امکان استفاده از این فرصت به مسکو داده شود.
نویسنده: سعیده سادات فهری
منبع: هفته نامه صدا
نظرات کاربران